روایت تحلیلی کشاورزپلاس از برنامه‌های کمیسیون صنایع غذایی اتاق ایران

صنایع غذایی نه فقط یک صنعت مادر، بلکه سنگر نخست در برابر تهدیدهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی پیش‌ِ رو است

روایت عزیزپور از آینده صنایع غذایی را می‌توان یک نقشه راه مشورتی دانست؛ نقشه‌ای که اگرچه واقع‌بینانه است، اما تحقق آن در گروی اراده سیاسی، هماهنگی نهادی و تعامل سازنده میان بخش خصوصی و دولت خواهد بود...

rashidpoor- رشیدپور

اتاق خبر تلویزیون اینترنتی کشاورزپلاس: صنایع غذایی ایران در یکی از حساس‌ترین مقاطع تاریخ اقتصادی کشور ایستاده است. رشید عزیزپور، رئیس تازه‌منتخب کمیسیون صنایع غذایی اتاق ایران، در گفت‌وگویی با اتاق ایران آنلاین از سه محور اصلی سخن گفت: تأمین پایدار مواد اولیه، توسعه صادرات و دیپلماسی غذایی، و تحول دیجیتال در صنعت غذا.

این اولویت‌ها در ظاهر بدیهی‌اند، اما وقتی آن‌ها را در بستر واقعی اقتصاد ایران می‌گذاریم، معنای متفاوتی پیدا می‌کنند. امروز کشور با مجموعه‌ای از چالش‌های درهم‌تنیده مواجه است: ناپایداری در دسترسی به مواد اولیه باکیفیت، قیمت‌های غیررقابتی، سیاست‌های متناقض در بخش‌های مختلف زنجیره ارزش، و در سطح کلان‌تر، فشار تحریم‌ها و تهدید جدی فعال شدن «مکانیسم ماشه» که می‌تواند تحریم‌های بین‌المللی را به‌شدت تشدید کند.

در چنین شرایطی، تأکید عزیزپور بر واردات هدفمند، اصلاح نظام تعرفه‌ای و حمایت واقعی از تولید داخلی را می‌توان به‌عنوان تلاش برای ترسیم یک مسیر میانه دید: صنعتی که نه می‌تواند به‌طور کامل بر واردات تکیه کند و نه بدون پشتوانه سیاستی قادر به تأمین مواد اولیه و رقابت در بازار جهانی است.

از سوی دیگر، محور دیپلماسی غذایی و توسعه صادرات، به‌ویژه در بازارهای همسایه و کشورهای اسلامی، نشان می‌دهد اتاق ایران قصد دارد از ظرفیت‌های ژئوپلیتیکی بهره بگیرد. اما پرسش جدی اینجاست: در شرایطی که دسترسی ایران به نظام بانکی جهانی محدود است و صادرات به‌شدت با موانع سیاسی گره خورده، آیا صرفاً تأکید بر نمایشگاه‌ها و برندینگ ملی کافی خواهد بود؟ یا لازم است در سطح سیاست خارجی، غذا به‌عنوان ابزاری راهبردی در کنار دیپلماسی انرژی و امنیت تعریف شود؟
 

food

بُعد سوم سخنان عزیزپور ـ تحول دیجیتال و هوشمندسازی ـ نیز پیام روشنی دارد: صنایع غذایی ایران اگر بخواهد در رقابت جهانی بماند، چاره‌ای جز ورود به فناوری‌های نوین ندارد. ردیابی محصولات، رعایت استانداردهای زیست‌محیطی، و همکاری با شرکت‌های دانش‌بنیان، دیگر گزینه نیستند بلکه ضرورتی اجتناب‌ناپذیرند. اینجا نقطه‌ای است که پیوند کشاورزی سنتی ایران با نوآوری فناورانه باید رقم بخورد.

با این حال، همان‌گونه که عزیزپور تأکید می‌کند، هیچ‌کدام از این برنامه‌ها بدون بازتاب دادن واقعی دغدغه‌های بخش خصوصی و ایجاد یک مرکز هم‌افزایی ملی عملی نخواهد شد. نشست‌های منظم با تشکل‌ها و اتحادیه‌ها می‌تواند فرصتی برای شنیدن صدای فعالان واقعی صنعت باشد؛ صدایی که اگر در سیاست‌گذاری شنیده نشود، به راحتی زیر فشار تحریم، رکود و تهدیدهای تازه‌ای همچون مکانیسم ماشه خاموش خواهد شد.

در نهایت، روایت عزیزپور از آینده صنایع غذایی را می‌توان یک نقشه راه مشورتی دانست؛ نقشه‌ای که اگرچه واقع‌بینانه است، اما تحقق آن در گروی اراده سیاسی، هماهنگی نهادی و تعامل سازنده میان بخش خصوصی و دولت خواهد بود. برای کشوری که امنیت غذایی‌اش در حال تبدیل شدن به یک مسئله ملی است، صنایع غذایی نه فقط یک صنعت مادر بلکه سنگر نخست در برابر تهدیدهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی پیش‌ِ رو است.

 

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربازدیدترین ها