قهوه، از قهوهخانههای صفوی تا اتاق هیئتمدیره انجمن ملی!
آیا انجمن قهوه ایران آماده فصل تازهای از خلاقیت است؟

علیرضا صفاخو - مدیر تلویزیون اینترنتی کشاورزپلاس:
قهوه در ایران، نوشیدنی تازهواردی نیست که صرفاً محصول موجهای مُد روز یا کافهنشینی نسل جدید باشد. پیش از آنکه اسپرسو و لاته به منوی کافیشاپهای شهری راه پیدا کند، قهوه در قهوهخانههای عصر صفوی، در کنار نقالی، سیاستگویی و اجتماعسازی، نقشی فرهنگی و اجتماعی ایفا میکرد. قهوه، بهنوعی، نخستین نوشیدنی «گفتوگو» در تاریخ شهری ایران بود.
اما امروز، این نوشیدنی تاریخی، در یکی از پیچیدهترین بزنگاههای اقتصادی خود ایستاده است؛ جایی میان رشد فزاینده تقاضا و تنگناهای مزمن تأمین، واردات و ارز.
در جهانی که سالانه بیش از ۱۰ میلیون تن قهوه تولید و بازاری چندصد میلیارد دلاری پیرامون آن شکل گرفته، ایران با وجود نداشتن تولید داخلی، به یکی از بازارهای روبهرشد مصرف در منطقه تبدیل شده است. واردات دهها هزار تنی قهوه سبز، توسعه رستریهای داخلی و افزایش مصرف شهری، نشانهای روشن از این واقعیت است.
اما پرسش اصلی اینجاست: آیا ساختار مدیریتی و صنفی این صنعت، همپای رشد بازار، نوسازی شده است؟
انتخابات اخیر انجمن قهوه ایران و ترکیب تازه هیئتمدیره، دقیقاً در همین نقطه معنادار میشود.
ترکیبی متشکل از ۳ چهره تازهنفس در کنار ۴ عضو پیشین؛ ترکیبی که هر 7 نفر منتخب - با توجه به افزایش تعداد اعضای هیئت مدیره از 5 به 7 با مصوبه پیشین مجمع - از مجمع عمومی رأی اعتماد گرفتند. آیا این همنشینی تجربه و انرژی جدید میتواند پاسخگوی پیچیدگیهای امروز بازار قهوه ایران باشد؟
بازاری که دیگر صرفاً با «واردات دانه سبز» تعریف نمیشود؛
بازاری که با نوسانات شدید ارزی، محدودیتهای بانکی، دشواریهای لجستیکی، تعرفهها، و همزمان با تغییر ذائقه مصرفکننده، مطالبهگر مدیریت خلاق، چانهزنی هوشمند و روایتسازی فرهنگی است.
در شرایطی که کشورهایی مانند ویتنام، برزیل یا حتی برخی کشورهای آفریقایی، با توسعه زنجیره ارزش، قهوه را از کالای خام به برند ملی تبدیل کردهاند، پرسش اساسی برای ایران این است:
انجمن قهوه ایران قرار است فقط ناظر مشکلات باشد یا کنشگر راهحلها؟
ترکیب جدید هیئتمدیره، اگرچه بر پایه تداوم شکل گرفته، اما پیام روشنی در خود دارد: مجمع عمومی به ثبات توأم با تغییر رأی داده است.
نه حذف تجربه، نه انکار نیاز به خون تازه.
حضور 3 چهره جدید، فرصتی است برای بازتعریف نگاهها؛ از سیاستگذاری صنفی گرفته تا تعامل با دولت، گمرک، نهادهای ارزی و حتی رسانهها.
در این میان، نقش دبیر پرانرژی انجمن نیز کلیدی است. دبیری که اگر بتواند حلقه اتصال میان هیئتمدیره، فعالان بازار، نهادهای تصمیمگیر و افکار عمومی باشد، میتواند انجمن را از یک تشکل صرفاً اداری، به اتاق فکر صنعت قهوه ایران تبدیل کند.
اما آیا انجمن آماده شنیدن صداهای تازه، ایدههای متفاوت و حتی نقدهای درونصنفی است؟
فراموش نکنیم که قهوه، فقط یک کالای وارداتی نیست؛
قهوه امروز با فرهنگ شهری، اشتغال جوانان، گردشگری غذایی، آموزش، برندینگ و حتی دیپلماسی نرم گره خورده است. هر تصمیم مدیریتی در این حوزه، فراتر از ترازنامهها اثر میگذارد.
از اینرو، مطالبه امروز از هیئتمدیره جدید انجمن قهوه ایران، مطالبهای فراتر از «مدیریت امور جاری» است.
مطالبه خلاقیت در بازرگانی، جسارت در گفتوگو با سیاستگذار، ابتکار در فرهنگسازی و شفافیت در روایت مشکلات.
و در نهایت، باید به رأی مجمع عمومی با نگاهی قدرشناسانه نگریست. این رأی، نه چک سفیدامضاست و نه صرفاً تأیید گذشته؛ بلکه امانت آینده است.
آیندهای که در آن، قهوه میتواند همچنان محل گفتوگو باشد؛
اما اینبار نه در قهوهخانههای صفوی، بلکه در اتاقهای تصمیمسازی یک صنعت روبهرشد.
پرسش آخر اما همچنان باقی است:
آیا هیئتمدیره جدید، جرأت دمکردن قهوهای تازه برای این صنعت را دارد!؟
دیدگاه تان را بنویسید