تبدیل پایداری به ارزش: نقشه راه دیجیتال برای دامداری هوشمند اقلیمی
چگونه کشاورزی دادهمحور، بینشهای لحظهای و همکاری زنجیره ارزش میتواند انتشار گاز خطرناک مِتان را کاهش دهد، جریانهای درآمدی جدید ایجاد کند و کسبوکارهای لبنی را برای آینده بیمه کند.

تلویزیون اینترنتی کشاورزپلاس:
در روزهایی که بسیاری از فعالان صنعت دامداری ایران، صرفاً درگیر چالشهای تامین نهاده و نوسانات قیمت هستند، تجربه جهانی نشان میدهد که نگاه به پایداری و نوآوری دیجیتال میتواند مسیر متفاوتی برای رشد و تابآوری این بخش ترسیم کند. دکتر دیوید نیکِل، معاون جهانی پایداری و مدیر Sustell™ در شرکت dsm-firmenich، با بیش از ۲۰ سال تجربه در تغذیه حیوانات و توسعه راهکارهای دیجیتال پایدار، بهوضوح نشان میدهد که بهرهگیری از دادههای واقعی مزرعه، تحلیلهای لحظهای و همکاری زنجیره ارزش، میتواند نه تنها انتشار گازهای گلخانهای و اثرات زیستمحیطی را کاهش دهد، بلکه مسیر جدیدی برای افزایش بهرهوری و سودآوری بلندمدت ایجاد کند.
در گفتوگوی او با Biospringer، دکتر نیکِل بر این نکته تأکید دارد که تنها راه مدیریت پایدار و هوشمند دامداری، ترکیب دادههای دقیق مزرعه، ابزارهای دیجیتال برای تصمیمگیری لحظهای و همکاری نزدیک بین کشاورزان، تأمینکنندگان خوراک، فرآوریکنندگان و خردهفروشان است. تجربه جهانی نشان میدهد که فناوریهای نوین مانند سنسورهای پایش سلامت دام، بهینهسازی خودکار خوراک و مدلهای پیشبینی مبتنی بر هوش مصنوعی، نه تنها هزینهها و ریسکها را کاهش میدهند، بلکه کیفیت محصول و تابآوری کسبوکار را به شکل ملموسی ارتقا میدهند.
این پیام با مباحث مطرحشده توسط حامد بهنگار در نخستین نشست هوش مصنوعی در دامپروری و دامپزشکی در مرکز همایشهای بینالمللی رایزن تهران هم همسو است: او نیز بر اهمیت تصمیمگیری دادهمحور، کاهش اتکا به روشهای سنتی و بهرهگیری از فناوریهای نوین برای مدیریت دقیق تغذیه، سلامت گله و فرآیندهای مزرعه تأکید کرد و نشان داد که حتی در شرایط محدودیت نهاده و فشار اقتصادی، امکان بهبود بهرهوری و پایداری با رویکرد دیجیتال وجود دارد.
برای دامداران، محققان و تشکلهای مرتبط در ایران، این تجربهها یک درس مهم دارند: توقف در مسیر تامین و قیمت نهاده، تنها بخشی از تصویر واقعی است. تحول واقعی در صنعت دامداری از ادغام دانش عملیاتی، فناوریهای دیجیتال و همکاری ارزشمند زنجیره تولید تا مصرف آغاز میشود و میتواند صنعت را از چالشهای کوتاهمدت عبور دهد و آن را به سمت یک سیستم هوشمند، شفاف و پایدار هدایت کند.
***********************************

متعادل کردن بهرهوری، سودآوری و تأثیرات زیستمحیطی یکی از بزرگترین چالشهای صنعت لبنیات است. در این گفتوگو، «دیوید نیکِل»، معاون جهانی پایداری و راهکارهای کسبوکار و مدیر Sustell™ در شرکت dsm-firmenich Animal Nutrition & Health توضیح میدهد که چگونه کشاورزی دادهمحور، بینشهای لحظهای و همکاری زنجیره ارزش میتواند انتشار گاز خطرناک مِتان را کاهش دهد، جریانهای درآمدی جدید ایجاد کند و کسبوکارهای لبنی را برای آینده بیمه کند.
فشار جهانی برای تعادل بین بهرهوری و پایداری
از دیدگاه شما، مهمترین چالشهای پایداری که صنعت لبنیات باید در دهه آینده با آن مواجه شود، چیست؟
دهه پیش رو فرصتی بزرگ برای صنعت لبنیات فراهم میکند تا همزمان با رشد تقاضای جهانی، پیشرفت واقعی در زمینه پایداری را نیز تجربه کند.
مهمترین چالش همچنان انتشار گازهای گلخانهای، بهویژه متان است؛ اما اکنون مداخلات اثباتشدهای وجود دارد – از نوآوری در خوراک دام گرفته تا مدیریت بهتر کود – که میتواند انتشار گازها را بدون کاهش بهرهوری کاهش دهد.
وقتی تأمینکنندگان خوراک، کشاورزان، فرآوریکنندگان، خردهفروشان و شرکای مالی دادهها را به اشتراک میگذارند و انگیزهها را همسو میکنند، پایداری به محرکی برای بهرهوری، سودآوری، تابآوری و رقابتپذیری تبدیل میشود، نه یک بار هزینهای.
کلید واقعی: اندازهگیری معتبر است. راهکارهایی مانند Sustell™ که دادههای مربوط به محصولات کشاورزی، خوراک، مزرعه و فرآوری را به ردپای محیطزیستی قابل اعتماد تبدیل میکنند، به تولیدکنندگان کمک میکنند نقاط بحرانی اصلی خود را شناسایی کرده، راهکارهای مناسب را هدفگذاری کنند و پیشرفت خود را به مشتریان و ناظران نشان دهند.
با افزایش تقاضای مصرفکنندگان برای شفافیت و ردیابی، این شفافیت فرصت میدهد تا فراتر از رعایت قوانین عمل کرده و پایداری را به ارزش تجاری و مزیت رقابتی تبدیل کرد.
چالشهای دیگری نیز وجود دارند که برای پایداری بلندمدت صنعت حیاتی هستند:
کاهش وابستگی به آنتیبیوتیکها از طریق بهبود سلامت گله و بیوسکیوریتی، برای مقابله با مقاومت آنتیمیکروبی ضروری است.
مدیریت مصرف آب و کاهش روانآبهای حاوی مواد مغذی نیز حیاتی است و فناوریهایی مانند آبیاری دقیق و هضم بیهوازی میتوانند تأثیرات زیستمحیطی را کاهش دهند و همزمان بهرهوری و جریانهای درآمدی جدید ایجاد کنند.
در نهایت، پایداری از طریق همکاری زنجیره ارزش مقیاس مییابد. وقتی دادهها به اشتراک گذاشته شده و انگیزهها همسو شوند، پایداری دیگر یک بار هزینهای نیست، بلکه عامل افزایش بهرهوری و سودآوری است. صنعت لبنیات فرصت دارد رهبری گذار به یک سیستم غذایی شفاف، تولیدی و هوشمند اقلیمی را بر عهده گیرد.
تصمیمگیری لحظهای در مزرعه
«تصمیمگیری لحظهای» در یک مزرعه لبنی چگونه است و اگر بهطور جهانی توسعه یابد، چه تغییری در صنعت ایجاد میکند؟
تصمیمگیری لحظهای میتواند به طور بنیادی شیوه مدیریت گله، زمین و منابع توسط کشاورزان را ارتقا دهد.
با بهرهگیری از دادههای مداوم سیستمهای حسگر که سلامت گاو، تولید شیر، مصرف خوراک و شرایط محیطی مزرعه را رصد میکنند، کشاورزان میتوانند سریعتر و دقیقتر از همیشه اقدام کنند.
اگر یک گاو علائم اولیه ماستیت یا استرس گرمایی را نشان دهد، سیستم فوراً هشدار میدهد و امکان مداخله بهموقع فراهم میشود، که هم رفاه و هم عملکرد حیوان را حفظ میکند.
در تغذیه نیز همین موضوع صدق میکند. بهینهسازی دینامیک خوراک با دادههای لحظهای انجام میشود و جیرهها را به طور خودکار با نیازهای تغذیهای گاو در زمان خاص تطبیق میدهد. این کار رفاه حیوان، کاهش انتشار متان و افزایش بهرهوری کلی را حمایت میکند.
فناوریهای هوشمند شیردوشی و مدلهای پیشبینی مبتنی بر هوش مصنوعی میتوانند دورههای باروری را شناسایی کرده، خطرات سلامت را پیشبینی و روند شیردوشی را بهینه کنند – همه اینها بهرهوری را افزایش و مراقبت از حیوانات را تقویت میکند.
نتیجه: نیاز به نیروی انسانی کاهش مییابد، انتشار گازها کم میشود و کیفیت و ثبات شیر افزایش مییابد. در نهایت، این فناوریها به کشاورزان کمک میکنند کسبوکارهای مقاوم، سودآور و هوشمند اقلیمی بسازند و نشان میدهند چگونه نوآوری میتواند پایداری را از یک چالش به فرصت واقعی تجاری تبدیل کند.
اهمیت دادههای مستقیم مزرعه
اهمیت این که دادهها مستقیماً از مزرعه بیایند، نه از منابع مدلسازی شده یا ثانویه، چیست؟
دادههای اصلی مزرعه اساس پیشرفت معنادار در لبنیات پایدار است. هر مزرعه منحصر به فرد است و تنها دادههای دقیق و اصلی میتوانند مداخلاتی را هدایت کنند که بهبود قابل اندازهگیری ایجاد کنند.
دادههای مدلسازی شده یا ثانویه میتوانند برای مقایسه و ارزیابی مفید باشند، اما دقت و اعتبار دادههای واقعی مزرعه را ندارند.
دادههای اصلی همچنین ارزش جدید ایجاد میکنند و مسیر پایداری تجاری و سودآوری بلندمدت را هموار میکنند. کاهش انتشار اندازهگیری شده و معتبر، درهای جدیدی به سوی تأمین مالی مرتبط با پایداری، اعتماد و تعامل مشتریان و فرصتهای نوظهور مانند درونکربن و درآمدزایی باز میکند.
موانع پذیرش راهکارهای دیجیتال پایداری
بزرگترین موانع پذیرش راهکارهای دیجیتال پایداری چیست و صنعت چگونه میتواند آنها را کاهش دهد؟
یکی از بزرگترین موانع، پیچیدگی و هزینه اندازهگیری ردپای محیطی مزرعه بوده است.
با در دسترستر شدن این نرمافزارها و ادغام آنها در تصمیمگیری روزمره، پایداری از یک وظیفه سنگین گزارشدهی به مزیت عملی مدیریت تبدیل میشود.
ارزیابی چرخه عمر سنتی (LCA) نیاز به مشاور، هفتهها زمان و هزینه بالا داشت و برای بیشتر تولیدکنندگان غیرقابل دسترس بود.
پلتفرمهای دیجیتال مقیاسپذیر مانند Sustell™ تحولآفرین هستند و این حوزه را دموکراتیزه میکنند. با ادغام دادهها از سیستمهای خوراک، محصولات کشاورزی و مدیریت گله و مزرعه، تولیدکنندگان میتوانند ردپای محیطی دقیق خود را در چند دقیقه به جای چند ماه محاسبه کنند و از فرصتهای مرتبط بهرهمند شوند.
بازگشت سرمایه و ارزش تجاری
راهکارهای دیجیتال پایداری چگونه میتوانند بازگشت سرمایه را نشان دهند – هم از نظر کاهش انتشار و هم سودآوری و تابآوری بلندمدت؟
برای ایجاد ارزش واقعی، باید کسبوکار واضحی ارائه شود.
پلتفرمهایی مانند Sustell™ با ارائه بینشهای سریع و دقیق، دقیقاً نقاط انتشار و ناکارآمدی را نشان میدهند و راهکارهای بهبود را مشخص میکنند. وقتی کشاورزان بتوانند حوزههای واقعی بهبود را ببینند، میتوانند تغییرات هدفمند و هوشمندانهای انجام دهند که بهرهوری و سودآوری را افزایش میدهد و همزمان ردپای زیستمحیطی مزرعه را کاهش میدهد.
کاهش انتشار قابل تأیید همچنین فرصتهای جدید درآمد و تأمین مالی ایجاد میکند. مشارکتهای درونکربنی با مشتریان زنجیره تأمین و شرایط ترجیحی وام توسط بانکها نمونههایی از این فرصتها هستند. شفافیت ایجاد شده همچنین موقعیت مزرعه را در برابر پردازشکنندگان، خردهفروشان و ذینفعان تقویت میکند و اعتماد و تابآوری را افزایش میدهد.
یکپارچگی واقعی سیستمها
بسیاری از مزارع از راهکارهای دیجیتال مختلف برای خوراک، سلامت گله و نظارت محیطی استفاده میکنند. یکپارچگی واقعی این سیستمها چگونه است و چرا برای پایداری اهمیت دارد؟
یکپارچگی واقعی به معنای توانایی سیستمهای دیجیتال برای ارتباط بدون مشکل است.
APIها امکان اتصال نرمافزار مدیریت جیره، سیستمهای مدیریت گله و مزرعه و نرمافزارهای پایداری را فراهم میکنند تا دادهها به راحتی منتقل شوند.
یکپارچگی مهم است زیرا پایداری به تنهایی محقق نمیشود؛ همکاری کلیدی است. ترکیب دادههای منابع مختلف، دید کامل چرخه عمر از محصول تا شیر را فراهم میکند و تصمیمگیریهای مبتنی بر شواهد، بهرهوری، ردیابی و کاهش تأثیرات محیطی را ارتقا میدهد.
سازگاری جهانی راهکارها
این راهکارهای دیجیتال چقدر در سیستمهای تولیدی مختلف، از دامداریهای فشرده اروپایی تا مزارع کوچک در بازارهای نوظهور، قابل استفاده هستند؟
راهکارهای دیجیتال پایداری به طور فزایندهای قابل سازگاری هستند. Sustell™ به صورت مدولار طراحی شده تا با واقعیتهای تولیدی متنوع سازگار باشد و امکان ارزیابی کامل ردپای محیطی هر مزرعه را فراهم کند، چه مزرعه خوراک خود را تولید کند، چه به چراگاه وابسته باشد یا فرآوری در محل داشته باشد.
اصل اساسی، جهانی بودن است: اگر داده قابل جمعآوری باشد، میتوان معنا و نتیجه آن را تحلیل کرد. هرچه سیستم قابل سازگاری بیشتری داشته باشد، تأثیر بالقوه آن بر پایداری و امنیت غذایی جهانی بیشتر است.
همکاری برای تغییر واقعی
چگونه کشاورزان، تأمینکنندگان فناوری و صنعت غذا میتوانند با هم همکاری کنند تا راهکارهای دیجیتال پایداری به تغییر واقعی تبدیل شوند؟
داده کلیدی است و همکاری بنیادی. هیچ بازیگری نمیتواند به تنهایی صنعت لبنیات را تغییر دهد. کشاورزان، تأمینکنندگان خوراک، فرآوریکنندگان، خردهفروشان و ارائهدهندگان فناوری باید روی شاخصها همسو شوند و دادهها را مسئولانه به اشتراک بگذارند تا ارزش تجاری ایجاد و پایداری صنعت ارتقا یابد.
با پذیرش تغییر و همکاری، میتوان یک سیستم غذایی شفاف، کارآمد و مقاوم ساخت که به نفع همه اعضای زنجیره ارزش باشد.
دیدگاه تان را بنویسید