وقتی کندوها در اروپا هوشمند می‌شوند و ما همچنان در خوابیم!

از موسسه تحقیقات علوم دامی کشور انتظار می‌رود گزارش روشن و شفاف از وضعیت پژوهش‌ها منتشر کند — نه فهرستی از پروژه‌های معلق یا تکراری!

                                 EEE       

تلویزیون اینترنتی کشاورزپلاس- علیرضا صفاخو:

زنبور کار می‌کند، علم پیش می‌رود، دنیا دارد تغییر می‌کند — و ما هنوز نشسته‌ایم تا بودجه‌ بیاید، مجوز صادر شود، کنگره برگزار شود، و شاید چند عکس یادگاری بگیریم. نتیجه؟ کندوی ما همان کندوی دیروز است، با همان دردها و همان وعده‌ها.

پژوهش تازه Universidad de Córdoba در اسپانیا، (لینک اینجا)   با ثبت وزن روزانه کندو و تحلیل هوشمند آن، توانسته مرحله گل‌دهی را با دقت بالا پیش‌بینی کند — آن‌هم به گونه‌ای که زنبوردار بداند کی باید عسل جمع کند، کی کندو را کوچ دهد، کی مراقب آفات باشد.

در این میان باید در ابتدای نوشتارم بگویم که این صرفاً یک یادداشت  نیست؛ یک تلنگر به کسانی است که مسئولیت نظارت، پژوهش و حمایت از زنبورداری کشور را بر عهده دارند.

موسسه تحقیقات علوم دامی کشور — که  انتظار می‌رود پناهگاه علمی زنبورداران ایرانی باشد — در برگزاری کنگره‌های ملی پیشین یا حتی پیش روی زنبورعسل (بهمن ۱۴۰۴ خورشیدی) چنان رفتار کرده گویی هیچ تکانی نمی‌خواهد بخورد..!  نه همکاری جدی و کاربردی با تشکل‌ها، نه حضور فعال شرکت‌ها، نه شفافیت در نحوه انتخاب اعضا و محورهای پژوهش، نه خروجی عملیاتی!   تنها همان ترکیب همیشگی: کلمات بزرگ، عکس‌های بی‌اثر، و وعده‌هایی که برای همیشه در کمد می‌مانند!

اینجاست که باید پرسید: اگر این موسسه اراده واقعی برای تحول داشت، چرا مشابه پژوهش‌هایی مانند پروژه کنگره آپی‌موندیا Apimondia — که آخرین کنگره‌اش (۲۰۲۵) در کپنهاگن دانمارک، صدها مقاله، راهکارهای کاربردی و نوآوری‌های جهانی را گرد هم آورد — ما نمی‌توانیم حتی روی کاغذ هم چنین پیشرفتی داشته باشیم!؟ 

در حوزه شناسایی آفات مهم مانند کنه‌ها (از جمله کنه نوظهور و چغر و وحشتناک «تروپیلااِلاپس» معلوم نیست اگر بودجه و اراده کافی وجود داشت و پژوهش‌ها کاربردی تعریف می‌شدند — نه صرفاً یک مطالعه یا پایش سنجشی دیگر که در بایگانی خاک می‌خورد — امروز نه منازعات لفظی و جنجال اینترنتی را داشتیم، نه تردید زنبورداران نسبت به گزارش‌های موسسه، بلکه یک خروجی علمیِ معتبر، کاربردی و عمومی روی میز بود؛ برای قبول از سوی زنبورداران و سازمان‌های مسئول.

البته که مسئولیت این عقب‌ماندگی هم صرفاً بر دوش موسسه تحقیقات علوم دامی کشور نیست. زنبورداران و شرکت‌های صنایع بسته بندی یا صنایع جانبی نیز در این میان سهم بزرگ دارند: اگر پژوهش‌های کاربردی را مطالبه نکنند، اگر نقد نکنند، اگر مطالبه حمایت مالی و ساختاری نداشته باشند — هیچ تغییری رخ نخواهد داد.

از موسسه تحقیقات علوم دامی کشور    انتظار می‌رود:

گزارشی روشن و شفاف از وضعیت پژوهش‌ها منتشر کند — نه فهرستی  از پروژه‌های معلق یا تکراری — بلکه پروژه‌هایی که خروجی دارند: مثل بهبود کلنی، مقابله موثر با آفات، تطبیق نژاد زنبورعسل با اقلیم ایران، فناوری مدرن در مدیریت کندو.

ترکیب مدیریتی، پژوهشی و جوان‌گرایی را جدی بگیرد؛ محققانی که ذهن خلاق، نگاه بلندمدت و توان عملیاتی داشته باشند - نه کسانی که صرفاً به نوشتن گزارش رفع تکلیف یا  جیغ و هوار  در رسانه    اکتفا می‌کنند.

از زنبورداران و تشکل‌ها هم انتظار می‌رود:

به این «سکوت ساختاری» رضایت ندهند. مطالبه شفافیت، خروجی عملی و بودجه‌  هدفمند کنند. خود را به عنوان شریک و بازوی پژوهش‌های کاربردی — نه صرفاً مصرف‌کننده‌   نتایج و تماشگری صرف در خلاء حمایت دولت— ببینند.

اگر امروز حرف زدن و اعتراض لازم است، برای فردا بهره گرفتن از تجربه جهان است. زنبورداری ایران حق دارد روشن، علمی و مؤثر باشد - نه صرفاً عنوانی برای گزارش رسمی.

تلنگر: اگر کندوی ما امروز هوشمند نشد، فردا شاید خاموش شود. آن وقت دیگر نه کندو داریم، نه تولید — فقط پشیمانی و وعده.

 

مطلب  مرتبط: 

سامانه پایش از راه دور دوره‌های گل‌دهی را پیش‌بینی می‌کند​- لینک اینجا

 

 

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربازدیدترین ها