کتابهای کودک معمولاً خانوادههای منظم و هستهای را نشان میدهند – اما در دنیای حیوانات، ماجرا طور دیگری است
حیوانات خانوادههای متنوع دارند، نه فقط هستهای!

تلویزیون اینترنتی کشاورزپلاس: در داستانهای کودکان، حیوانات اغلب در قالب خانوادههایی منظم با پدر، مادر و فرزندان به تصویر کشیده میشوند. نمونههایی از این دست عبارتاند از: آقای روباه شگفتانگیز، ۱۰۱ سگ خالدار، و در روزگار جدیدتر پپا پیگ و بلوئی.
اما این تصویر ممکن است باعث شود کودکانی که از چنین خانوادههای سنتیای نیستند، احساس متفاوت یا طردشدگی کنند.
در واقعیت، تنوع عظیمی در شکل خانواده در قلمرو حیوانات وجود دارد.
مراقبت دووالدی (پدر و مادر هر دو)
در این نوع خانواده، نر و ماده با همکاری یکدیگر فرزندان را بزرگ میکنند. این رفتار بیشتر در پرندگان دیده میشود و در بیمهرگان، ماهیها و پستانداران نادر است.
برای مثال، قوهای لال (Mute swans) نمونه خوبی هستند؛ جایی که پدر و مادر با هم وظایف جوجهکشی، تغذیه و آموزش استقلال جوجهها را تقسیم میکنند.
خانوادههای تکوالدی
این شکل از خانواده رایجترین نوع خانواده در قلمرو حیوانات است. در اغلب گونهها، نرها برای دسترسی به مادهها با یکدیگر رقابت میکنند، زیرا مادهها سرمایهگذاری بیشتری در فرایند تولیدمثل دارند — آنها باردار میشوند، نوزاد را شیر میدهند و او را پرورش میدهند.
برای مثال، در پلنگها، ماده بهطور کامل بهتنهایی بچههایش را بزرگ میکند. در واقع، در حدود ۹۰ درصد از پستانداران، مادران تنها هستند.
این نوع خانواده در کتابهایی چون ماجرای پیتر خرگوشه نوشتهی بئاتریکس پاتر هم دیده میشود.
با این حال، در کتابهای کودک بهندرت مادری را میبینیم که بهاختیار خودش تصمیم به والد بودن تنها گرفته باشد، در حالی که در دنیای حیوانات گاه این تصمیم برای بقا مفید است — مثلاً وقتی تنها یکی از والدین با رفتوآمدش ردّ بو برای شکارچیان به جا میگذارد، امنیت لانه با ماندن والد دیگر افزایش مییابد.
پدران تنها
گاهی این پدر است که بهتنهایی از فرزندان مراقبت میکند. این رفتار بیشتر در ماهیها و دوزیستان دیده میشود، جایی که نوزادان از تخم بیرون میآیند.
برای مثال، وزغ مامایی (Midwife toad) تخمهای بارورشده را دور پاهای عقبی خود میپیچد و تا زمان خروج نوزادان از تخم با خود حمل میکند.
یا در قورباغه داروین (Darwin’s frog)، نر نوزادان را در کیسه صوتی خود جای میدهد و ۶ تا ۸ هفته آنها را تا رشد کامل در آنجا نگه میدارد.
این روشها به ماده اجازه میدهند انرژی خود را صرف تغذیه و تولید تخمهای جدید کنند.
والدین مذکر در کتابهای کودک کمتر حضور دارند، اما یک استثنای مشهور کتاب فرزند گروفالو (The Gruffalo’s Child) نوشته جولیا دونالدسون است.
روابط همجنس
دانشمندان در بیش از ۵۰۰ گونه حیوانی، از جمله کرکسها، دلفینها، زرافهها، بونوبوها، مارمولکها و سنجاقکها، روابط همجنسگرایانه مشاهده کردهاند.
هرچند همجنسگرایی مادامالعمر در طبیعت نادر است، اما در برخی گونهها مانند گوسفندها، جفتهای نر- نر دائمی گزارش شدهاند.
در میان پرندگان، آلباتروسهای ماده گاهی پس از بارور شدن تخمهایشان، نر را کنار میگذارند و تصمیم میگیرند در زوجهای ماده-ماده جوجهها را بزرگ کنند.
یکی از معروفترین نمونهها مربوط به پنگوئنهای نوارچانه به نام روی و سیلو در باغوحش سنترال پارک نیویورک است که در اوایل دهه ۲۰۰۰ پیوندی قوی تشکیل دادند، تا جایی که نگهبان باغوحش تخمی به آنها سپرد تا از آن جوجهکشی کنند.
این داستان بعدها در قالب کتاب کودک معروف And Tango Makes Three منتشر شد.
هرچند رابطه ششسالهشان با ورود پنگوئنی ماده به نام اسکرپی به پایان رسید!
خانوادههای گسترده و مشارکتی
در گونههایی مانند فیلها، واحدهای خانوادگی شامل چند ماده خویشاوند و فرزندانشان است که تحت رهبری مادرسالار زندگی میکنند.
خواهران و مادربزرگها در تربیت، مراقبت، آموزش و حتی شیردهی مشترک نقش دارند.
گونههایی مانند زنبور عسل نمونه معروف دیگری از پرورش جمعی (communal parenting) هستند.
رمان بزرگسالانه زنبورها نوشته لالین پاول بر پایه زندگی چنین کلنیهایی نوشته شده است.
در میان میرکاتها (Meerkats) نیز، جوانترها در خانه میمانند و به والدین در بزرگ کردن خواهر و برادرهای کوچکتر کمک میکنند.
در بعضی گونهها، مانند موشهای کور برهنه (naked mole rats)، این کمک دائمی است و افراد از تولیدمثل شخصی صرفنظر میکنند.
سرپرستی و فرزندخواندگی
در برخی گونهها، حیوانی بهطور ناخواسته از نوزاد گونهای دیگر مراقبت میکند.
نمونه مشهور آن کوکو (Cuckoo) است که تخم خود را در آشیانه پرندهای دیگر میگذارد تا او جوجهاش را بزرگ کند.
این رفتار درونگونهای هم رخ میدهد؛ مثلاً برخی سارها تخمهای خود را در لانه دیگر سارها میگذارند.
در مقابل، فرزندخواندگی عمدی نیز در دنیای حیوانات دیده میشود — حتی میان گونههای مختلف.
در سال ۲۰۰۴، مشاهده شد یک میمون کاپوچین وحشی از یک مارموسِت معمولی مراقبت میکند.
کتاب کودک تخم عجیب (The Odd Egg) نوشته امیلی گراوت هم داستانی از این دست دارد؛
جایی که یک اردک تخمی را به فرزندی میگیرد که در نهایت از آن یک تمساح بیرون میآید!
خانوادههای دوستی و همنسلان
بسیاری از حیوانات، بهویژه گونههای با عمر طولانی مانند گوزن قرمز، بخشی از دوران جوانی خود را در گروههای دوستانه میگذرانند.
این گروهها مانند خانواده عمل میکنند — اعضا از هم یاد میگیرند و پیوندهای عاطفی قوی میسازند.
مثلاً پرستوهای جوان (Swifts) گروههایی موسوم به مهمانیهای جیغکشها تشکیل میدهند تا از یکدیگر در برابر شکارچیان محافظت کرده و محلهای مناسب برای آشیانه آینده بیابند.
بدون والدگری
آخرین نوع خانواده در قلمرو حیوانات، خوشبختانه در میان انسانها نادر است — عدم مراقبت والدینی.
در این گونهها، تعداد نوزادان بسیار زیاد است تا احتمال بقا بالا برود، زیرا والدین پس از تخمگذاری یا زایمان از آنها جدا میشوند.
این الگو در بسیاری از ماهیها، خزندگان و بیمهرگان مانند پروانهها و عنکبوتها دیده میشود.
برخی زنبورهای انفرادی حتی شکارهای فلجشده را در لانهشان زندانی میکنند و سپس لانه را میبندند. وقتی نوزادان بیرون میآیند، از همان طعمهها تغذیه میکنند — اما اگر غذا کافی نباشد، لاروهای بزرگتر، خواهر و برادرهای خود را میخورند.
در حدود سهچهارم لاروهای زنبور در این لانهها، قربانی همین رقابت درونخانوادگی میشوند!
جمعبندی
در نهایت، باید گفت خانوادههای هستهای در دنیای حیوانات استثنا هستند، نه قاعده.
گونههای مختلف برای بقای نسل خود، شیوههای گوناگون و شگفتانگیزی از مراقبت والدینی را به کار میگیرند — از مادران تنها و پدران پرستار گرفته تا خانوادههای جمعی، زوجهای همجنس و حتی بیوالدی کامل.
نویسنده: لوئیز جنتل (Louise Gentle) | منتشرشده در The Conversation
ویرایش: گِیبی کلارک | بازبینی: اندرو زینین
دیدگاه تان را بنویسید