شفافیت در بازنمایی نقش بازیگران مختلف یک دستاورد موفق
آفتکش گیاهی پسیل پسته؛ دستاورد مشترک علم دولتی و نوآوری بخش خصوصی، اما با روایتی یکسویه
هسته اصلی توسعه، فرمولاسیون و پیشبرد این آفتکش گیاهی، در بستر فعالیت یک شرکت دانشبنیان بخش خصوصی شکل گرفته است، نه بخش دولتی!
سازمان تات با موفقیت در تولید آفتکش گیاهی میکروامولسیون بر پایه اسانس اکالیپتوس، گام بزرگی در کنترل آفت پسیل پسته برداشت. این دستاورد با کارایی ۹۱ درصدی و کاهش ۳۰ درصدی مصرف سموم شیمیایی، به عنوان راهکاری پایدار برای نجات باغهای پسته کشور و تقویت صادرات به بازارهای جهانی رونمایی شد.
تحریریه کشاورزپلاس:
انتشار خبر «دستیابی سازمان تات به دانش فنی تولید آفتکش گیاهی برای کنترل پسیل پسته» در سوم دیماه ۱۴۰۴ خورشیدی از سوی روابط عمومی سازمان تات، بار دیگر توجه افکار عمومی و فعالان بخش کشاورزی را به ضرورت کاهش مصرف سموم شیمیایی و توسعه راهکارهای پایدار جلب کرد؛ موضوعی راهبردی که سالهاست در دستور کار سیاستگذاران و پژوهشگران این حوزه قرار دارد.
بر اساس این خبر، آفتکش گیاهی میکروامولسیونی بر پایه اسانس اکالیپتوس، با کارایی ۷۳ تا ۹۱ درصدی در کنترل پسیل پسته و قابلیت کاهش حداقل ۳۰ درصدی مصرف سموم شیمیایی، بهعنوان یک دستاورد پژوهشی سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی (تات) معرفی شده است؛ دستاوردی که در استانهای اصلی تولید پسته کشور نیز مورد ارزیابی میدانی قرار گرفته و همراستا با سیاستهای ملی توسعه کشاورزی پایدار توصیف شده است.
با این حال، مرور سوابق این پروژه و بهویژه گفتوگوی اختصاصی کشاورزپلاس با مریم نگهبان، مجری مسئول طرح، در ۲۵ شهریور ۱۴۰۴ - لینک اینجا - نشان میدهد که هسته اصلی توسعه، فرمولاسیون و پیشبرد این آفتکش گیاهی، در بستر فعالیت یک شرکت دانشبنیان بخش خصوصی شکل گرفته است؛ مجموعهای غیردولتی که نقش آن در خبر رسمی اخیر، یا بهطور کامل نادیده گرفته شده یا در روایت نهایی، عملاً حذف شده است.
نقش تات؛ پشتیبان، ناظر و تسهیلگر، نه لزوماً مجری مستقیم
بیتردید، سازمان تات بهعنوان نهاد مرجع پژوهشهای کشاورزی کشور، نقشی مهم و غیرقابل انکار در حمایت علمی، اعتباربخشی، ارزیابی میدانی و همراستاسازی پروژهها با سیاستهای کلان دارد. همکاری این سازمان با شرکتهای دانشبنیان، یکی از ظرفیتهای ارزشمند اکوسیستم نوآوری کشاورزی ایران محسوب میشود و بدون این پشتیبانی، بسیاری از محصولات فناورانه امکان ورود به مرحله آزمون و پذیرش ملی را پیدا نمیکنند.
با این حال، انتساب کامل یک دستاورد فناورانه به یک نهاد دولتی، آن هم بدون اشاره حتی حداقلی به نام و نقش شرکت دانشبنیان مجری، میتواند تصویری غیرواقعی از فرآیند نوآوری در کشاورزی ایران ارائه دهد؛ تصویری که در آن، بخش خصوصی صرفاً به حاشیه رانده میشود، در حالی که بار اصلی ریسک، سرمایهگذاری و توسعه محصول را بر دوش کشیده است.
پیامدهای یک روایت ناقص
چنین رویکردی، هرچند ممکن است در چارچوب محدودیتهای رسانهای بخش دولتی قابل توضیح باشد، اما در سطح کلان میتواند پیامدهایی ناخواسته به همراه داشته باشد؛ از جمله تضعیف انگیزه شرکتهای دانشبنیان برای ورود به پروژههای مشترک، کمرنگ شدن نقش نوآوری خصوصی در افکار عمومی و مخدوش شدن الگوی واقعی همکاری دولت و بخش خصوصی.
در شرایطی که بارها بر ضرورت «مردمیسازی اقتصاد دانشبنیان» و «واگذاری اجرا به بخش خصوصی» تأکید شده است، انتظار میرود روایت رسمی دستاوردها نیز بازتابدهنده همین رویکرد باشد؛ روایتی که نقش سیاستگذار، ناظر و حامی دولتی را از نقش مجری و توسعهدهنده خصوصی تفکیک کند.
قدردانی، همراه با نقد سازنده
کشاورزپلاس ضمن قدردانی از حمایتها و همراهیهای سازمان تات در پیشبرد این پروژه و دیگر طرحهای فناورانه کشاورزی، بر این باور است که شفافیت در بازنمایی نقش بازیگران مختلف، نهتنها از اعتبار نهادهای دولتی نمیکاهد، بلکه به تقویت اعتماد، توسعه مشارکتها و شکلگیری یک اکوسیستم نوآوری بالغتر کمک میکند.
دستاورد آفتکش گیاهی پسیل پسته، اگر بهدرستی روایت شود، میتواند نمونهای موفق از همافزایی علم حاکمیتی و نوآوری بخش خصوصی باشد؛ الگویی که کشاورزی ایران امروز بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز دارد.

دیدگاه تان را بنویسید