گزارش خواندنی و مهیج واشنگتن پست از معجزه‌هایی زنده که آرام، عاشق، و فریبکارانه می‌درخشند

شبی با موجوداتی جادویی که دانش، زندگی و عشق را به هم می‌دوزند

این آتش‌بازی با هیچ‌کدام دیگری قابل مقایسه نیست

تصور کن در دل جنگلی تاریک ایستاده‌ای، جایی که نه صدای ماشین هست و نه نور چراغ، تنها چیزی که در اطرافت می‌درخشد، رقصِ نوری هزاران کرم‌شب‌تاب است. آن‌ها مثل پریان کوچک، بی‌صدا و پر رمز و راز، در میان درختان چشمک می‌زنند. اما این نمایش فقط زیبا نیست — پشت هر نور، رازی پنهان است. آیا می‌دانستی برخی از این نورهای عاشقانه، در واقع طعمه‌اند؟ ماده‌های زیرک در گونه‌ای از کرم‌شب‌تاب‌ها، با تقلید چشمک‌های عاشقانه گونه‌های دیگر، نرها را فریب می‌دهند — و به محض نزدیک‌شدن، آن‌ها را می‌بلعند! و این فقط یکی از رازهای باورنکردنی این موجودات درخشان است. کرم‌شب‌تاب‌ها تا دو سال در سکوت و تاریکی زیر خاک به شکل لارو زندگی می‌کنند — اما وقتی برای پرواز برمی‌خیزند، تنها چند هفته فرصت دارند تا جفت خود را بیابند، نورافشانی کنند و پیش از مرگ، نسل بعدی را بسازند. بسیاری از آن‌ها در این دوره اصلاً غذا نمی‌خورند. این نمایش نوری، آواز خداحافظی آن‌هاست. اما داستان فقط شاعرانه نیست — علم هم شگفت‌زده شده است. از آنزیم‌هایی که باعث درخشش‌شان می‌شود برای کشف آلودگی‌های غذایی، مطالعه سرطان، و حتی روشن‌کردن فعالیت ژن‌ها در بدن انسان استفاده می‌شود. شاید یکی از این کرم‌ها، کلید درمان یک بیماری باشد — اگر پیش از انقراض‌شان کشفش کنیم. این گزارش «واشنگتن پست» به قلم «دانا میل بانک» شما را با خود به سفری شبانه در جنگل‌های ویرجینیای غربی می‌برد — همراه دانشمندانی که شب‌ها به دنبال نور می‌روند، دنبال معجزه‌هایی زنده که آرام، عاشق، و فریبکارانه می‌درخشند. بخوانید و شگفت‌زده شوید.

imrs (1)_1_11zon

شب هنگام در میدان نبردی از دوران جنگ داخلی در ویرجینیای غربی ایستاده‌ام، در تاریکی مطلق، و دچار «هِبی‌جیبی» شده‌ام.

البته امیدوارم که چنین باشد.

راهنمای من در این شب، کریستا نوئه، بوم‌شناسی از اداره منابع طبیعی ایالت ویرجینیای غربی، چنین می‌گوید: «خب، شاید اون یکی هِبی‌جیبی باشه.»

او به سوی درختچه‌ای اشاره می‌کند که در کنار آن، هر ثانیه یک بار، نوری زرد کم‌رنگ چشمک می‌زند. «احتمالاً یه هِبیه»، می‌گوید.

نوئه به دل بوته‌ها می‌زند، خرگوشی یا جانوری کوچک از لانه‌اش بیرون می‌پرد. او بلند بلند شروع به شمردن چشمک‌ها می‌کند. بعد از 11 چشمک پیاپی، دیگر شک ندارد.

«آره، اینا هِبی‌ان»، نوئه با اطمینان می‌گوید.

پیش‌تر در شب، گونه‌های دیگری را دیده‌ایم: دیپِر بزرگ (Big Dipper)، چهارچشمک بهاری (Spring 4-Flasher)، دنباله‌دار ژوئیه (July Comet) و چشمک‌زنِ کنارجویبار (Creekside Tree Blinker) — گرچه با کالبدشکافی ممکن است معلوم شود آن‌ها در واقع «خاکستری کوچولو» بوده‌اند. آن‌هایی که بالای درختان چشمک می‌زنند — و بیش از حد دور از دسترس‌اند — احتمالاً گونه‌ای به نام Photuris tremulans هستند که لقب «چراغ‌های کریسمس» را دارند. آن‌هایی که پایین‌تر و نورشان مایل به سبز-آبی است، «فانوس‌های چینی» نامیده می‌شوند.

ما بیش از 2 ساعت در جنگل ایستاده‌ایم و شاهد نمایشِ جفت‌گیریِ نورانی‌ایم: زرد و سبز، پرنور و کم‌نور، تند و کند، چشمک‌زن و لرزان. اول شب، Photinus pyralis را دیدیم — کرم‌شب‌تاب معمول شرق آمریکا که با الگوی چشمک‌زدن به شکل حرف «J»، لقب «دیپر بزرگ» را گرفته است. همان‌هایی که بچه‌ها سال‌هاست در شیشه‌ها می‌گیرند. در این جنگل انبوه، آن‌قدر فراوان‌اند که انگار در میان پَری‌ها ایستاده‌ایم.

سپس، فانوس‌های چینی با نور پَس‌زنی‌شان ظاهر می‌شوند، و ماده‌های گونه Photuris — «زن‌های فَتال» — که نرهای دیگر گونه‌ها را با تقلید از چشمک‌های جفت‌هایشان فریب می‌دهند و سپس آن‌ها را می‌خورند تا ترکیبات شیمیایی دفاعی‌شان را، موسوم به «لوسی‌بوفاژین‌ها»، جذب کنند.

اما برای نوئه و همکارش، یاکوب گلدنر حشره‌شناس ، شب چندان رضایت‌بخش نیست. آن‌ها دنبال گونه‌ای بسیار نادرند که 3 سال پیش در همین محل دیده شده و به‌قدری کمیاب است که حتی اجازه ندارم نامش را بنویسم! اما آن شب پیدایش نکردند. نوئه با ناامیدی می‌گوید: «یک سال دیگه هم که دست‌خالی برگشتیم.»

برای من اما، این شب جادویی است. تماشای کرم‌های شب‌تاب از ایوان خانه‌ام همیشه آرام‌بخش بوده. اما بودن در دل جنگل، در کنار دانشمندانی که خودشان را «کرم‌شب‌تاب‌دوست» (fireflyer) می‌نامند، مثل تماشای آتش‌بازی‌ای است پیچیده‌تر و ظریف‌تر از هر کار دست بشر. هر گونه — و بیش از ۱۲۵ گونه در آمریکای شمالی و بیش از ۲۲۰۰ گونه در سراسر جهان شناسایی شده‌اند — الگوی نور، رنگ و زمان‌بندی خاص خودش را دارد. و اسم‌هایی دارند رؤیایی و گاهی عجیب: روح نورانی (Luminous Ghost)، عجیب‌الخلقه دیویس (Davis’s Oddball)، الفِ پنهان‌کار (Sneaky Elf)، رقصنده وول‌وول (Wiggle Dancer)، قلابی تگزاسی (Texas Hooker).
imrs_3_11zon

اما ستاره شب برای من، تنها به خاطر نامش، گونه‌ای به‌نام «هِبی‌جیبی» است — Photuris hebes. یک قرن پیش، در نزدیکی رودخانه پوتوماک در «گریت فالز» کشف شده و نامش برگرفته از الهه جوانی در اسطوره‌های یونانی است.

از یک منظر، عجیب است که کرم‌شب‌تابی را نماد جوانی بدانیم، چرا که وقتی شروع به نورافشانی می‌کنند، در واقع در پایان زندگی‌شان هستند. آن‌ها تا 2 سال به شکل لارو زندگی می‌کنند، اما به محض پرواز، تنها چند هفته فرصت دارند تا جفت‌گیری کنند و بمیرند. بیشترشان حتی در این مدت چیزی نمی‌خورند.

اما این پروازکنندگان سالخورده، با نورافشانی در واپسین لحظات زندگی‌شان، ما را به دوران کودکی‌مان می‌برند. «دیدن کرم‌های شب‌تاب در شب، غیرممکنه که آدم رو پر از شادی و شگفتی و هیجان نکنه — پر از ارتباط با کودک درونش»، این را کندِیس فالون، زیست‌شناس حفاظت از طبیعت از انجمن Xerces برای حفاظت از بی‌مهرگان می‌گوید. «یک مُشت بزرگسال، متخصص حشرات، با هم بیرون می‌رن و یهو با دیدن نور کرم‌ها جیغ و هورا می‌کشن.»

کرم‌های شب‌تاب، گذشته از آرامش روانی، فواید علمی شگفت‌انگیزی هم دارند. آنزیم «لوسیفراز» و ماده «لوسیفرین» که عامل درخشش آن‌هاست، دهه‌هاست در تشخیص آلودگی‌های میکروبی در زنجیره غذایی و اخیراً در تحقیقات ژنتیکی و درمان سرطان استفاده شده‌اند. حتی امیدهایی وجود دارد که لوسی‌بوفاژین، سم دفاعی‌شان، بتواند در کشتن سلول‌های سرطانی مؤثر باشد. «کرم‌شب‌تاب‌ها نشون می‌دن چطور دست‌کاری‌های خلاقانه تکامل، ابزارهای بی‌نظیر و مفیدی رو به بشر هدیه کرده»، این را سارا لوئیس، رئیس گروه تخصصی کرم‌شب‌تاب‌ها در اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت می‌گوید.

اما همه این‌ها، در خطر است.

آن‌چه اغلب از زبان مردم شنیده می‌شود، شکوایه‌ای است مشترک: «وقتی بچه بودم، کرم‌شب‌تاب‌ها خیلی بیشتر بودن.» اما آیا واقعاً این‌طور است؟

هیچ‌کس آن‌قدر طولانی، جمعیت کرم‌شب‌تاب‌ها را پایش نکرده تا پاسخ قطعی بدهد. اما مطالعات روی گونه‌های خاص و همچنین عقل سلیم، حاکی از کاهش آن‌هاست: وقتی بیشتر گونه‌های حشرات در حال کاهش‌اند، چرا کرم‌ها مستثنا باشند؟ در سال ۲۰۲۱، پژوهشگران دریافتند که ۱۴ درصد از گونه‌های کرم‌شب‌تاب در آمریکای شمالی در خطر انقراض‌اند و برای ۵۳ درصد آن‌ها حتی داده کافی برای ارزیابی وجود ندارد.

اما بخشی از این «ناپدید شدن» شاید بیش از آن‌که به آن‌ها مربوط باشد، به ما مربوط است. دیگر مثل گذشته در فضای باز شب نمی‌مانیم. «با این همه وسایل و صفحه‌نمایش و نورها، دیگه چند بار می‌ریم بیرون شب‌ها و فقط بشینیم ببینیم چی توی تاریکی هست؟»، فالون می‌پرسد. «شاید کرم‌ها هنوز اون‌جا باشن — ما دیگه نمی‌بینیمشون.»

اما راهی برای نجات هست.

سموم دفع آفات را کنار بگذارید و از کشاورزانی خرید کنید که از آن‌ها استفاده نمی‌کنند. چمن‌زنی را کمتر و بلندتر انجام دهید — چرا که کرم‌ها در روز آن‌جا پنهان می‌شوند. نورهای خارجی، مخصوصاً چراغ‌های LED سفید و پرنور را خاموش کنید؛ آن‌ها ارتباط نوری حشرات را مختل می‌کنند. «اگه چراغ زیاد باشه، کرم‌ها اصلاً چشمک نمی‌زنن»، آریل فایربا، زیست‌شناس دانشگاه ویرجینیای غربی می‌گوید. «و اگه چشمک نزنن، جفت‌گیری نمی‌کنن.»

imrs (2)_2_11zon

بعد از خاموش‌کردن چراغ‌ها، بروید بیرون و نمایش شگفتی را تماشا کنید — همان که الهام‌بخش شاعران و مایه شگفتی نیاکان ما بوده است. اما عجله کنید — تنها چند هفته دیگر مهمان ما هستند.

شب هنگام در میدان نبردی از دوران جنگ داخلی در ویرجینیای غربی ایستاده‌ام، در تاریکی مطلق، و دچار «هِبی‌جیبی» شده‌ام...

...در مؤسسه کلیفتون در وورنتون، ویرجینیا، در یکی از شب‌های تابستان امسال، پیاده‌روی شبانه‌ای با حضور النور هریس، مدیر مشترک مؤسسه، داشتم که ما را به نمایشی خیره‌کننده از گونه چراغ‌های کریسمس رساند. و در مزرعه بلندی در بویس، ویرجینیا، جایی که یکی از کرم‌های دیپر بزرگ روی دست دخترم فرود آمد.

اما برای غرق شدن واقعی در دنیای کرم‌ها، نوئه و گلدنر را راضی کردم که اجازه دهند همراهشان در یکی از گشت‌های شبانه‌شان باشم. مناطق روستایی ویرجینیای غربی زیستگاهی عالی برای این موجودات فراهم کرده است. «اگه نقشه آلودگی نوری رو ببینید، یه جور حفره تاریک وسط ویرجینیای غربی می‌بینید»، گلدنر می‌گوید. در 5  سالی که دانشمندان ایالت مشغول این پایش‌ها بوده‌اند (با بودجه‌ای از کمک‌های فدرال حیات‌وحش)، گونه‌های هم‌زمان چشمک‌زن را پیدا کرده‌اند — همان‌هایی که در تنسی جمعیت زیادی را جذب می‌کنند — و دنبال گونه‌های کمیاب‌تری مانند شبح آبی، شبح سایه، تک‌چشمک‌زن پرسرعت، و گونه‌ای خنکادوست به نام *Photinus aquilonius* بوده‌اند.

در منطقه‌ای که ما آن شب بودیم، معمولاً حدود شش گونه را می‌یابند — همان‌قدر که ما نیز دیدیم. بعد از توفان افسانه‌ای دیپرهای بزرگ در ابتدای شب، فضا در جنگل آرام می‌شود.

اما دیری نمی‌گذرد که نوئه به دنبال گونه‌ای تازه می‌افتد. او نورهای زرد را با صداهایی چون «تسس» در ضبط صدا ثبت می‌کند تا فواصل زمانی میان چشمک‌ها را بعداً تحلیل کند. سپس با یک حرکت نرم و سریع، توری را به حرکت درمی‌آورد و یکی را شکار می‌کند. «گرفتمش»، می‌گوید. اما آن، یک نر است: *Photinus sabulosus*، یا چشمک‌زن کنارجویبار، با سری به رنگ هلویی و چراغ‌هایی صورتی کم‌رنگ.

او از این اسارت خرسند نیست و با نور هشداردهنده و ترشح ماده‌ای دفاعی به نام لوسی‌بوفاژین، از نوئه «دلجویی» می‌کند.

حدود یک ساعت بعد از غروب، نخستین گونه *Photuris* — که نوئه حدس می‌زند چراغ‌های کریسمس باشد — در بالای درختان پدیدار می‌شود. و با حضور آن‌ها، دنباله‌دارهای ژوئیه نیز وارد میدان می‌شوند. دو بار، نوئه و گلدنر فکر می‌کنند شاید گونه‌ای نادر یافته‌اند — «یه چیزی دیدیم»، نوئه صدا می‌زند — اما هر بار، می‌گوید: «نه، خیلی کند و ناهماهنگه.» این‌ها همان ماده‌های فریبنده‌اند: گونه‌هایی از *Photuris* که نرهای دیگر گونه‌ها را با تقلید نورشان به مرگ می‌کشانند.

در لحظه‌ای، نوئه چیز متفاوتی می‌بیند. «اوپ! اون یکی اون‌جاست. دقیقاً جلوی ما. اوپ! اون پایینه. اوپ! اون بالاست. اوپ! فلاش تکی. اوپ! اون روی — اوپ! اون یکی هم اون‌جاست. اوپ!»

من تا به حال چنین چیزی ندیده بودم. نورهایی که او نشان می‌دهد، اول شدیدند و بعد آهسته محو می‌شوند — مانند سوختن نوک سیگار در تاریکی. این‌ها فانوس‌های چینی‌اند، گروهی از گونه‌ها با عنوان «درخشش کند و پایین» که هنوز به‌درستی تعریف علمی نشده‌اند. آن‌ها مرموز و شکوهمندند.

نوئه می‌گوید: «اگه چندتا گونه رو ببینی که با هم اون درخشش کُند رو دارن، کاملاً ماورایی می‌شه. نمی‌تونی ببینی، ولی من مو به تنم سیخ شده.»

نزدیک ساعت ۱۱ شب است که به ماشینم می‌رسم — و متوجه می‌شوم که روشن نمی‌شود. ساعت‌ها طول می‌کشد تا تعمیر شود و به خانه برگردم، اما حتی این هم آرامش درونم را بر هم نمی‌زند.

الهه هبه، مرا دوباره زنده کرده است.

 

 

 

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربازدیدترین ها