تحلیلی بر یک انتصاب مدبرانه:

بازتعریف ارتباطات راهبردی در سازمان منابع طبیعی با حضور عباس سمیعی

در کشوری همچون ایران که بخش عمده‌ای از قلمرو آن با معضلات گسترده زیست‌محیطی، فرسایش خاک، بیابان‌زایی، کاهش پوشش گیاهی و بحران کم‌آبی مواجه است، منابع طبیعی و آبخیزداری نه فقط یک حوزه تخصصی، بلکه یکی از ستون‌های اصلی امنیت ملی و پایداری سرزمینی محسوب می‌شود. در این شرایط...

1686789980405

اتاق خبر کشاورزپلاس:
در کشوری همچون ایران که بخش عمده‌ای از قلمرو آن با معضلات گسترده زیست‌محیطی، فرسایش خاک، بیابان‌زایی، کاهش پوشش گیاهی و بحران کم‌آبی مواجه است، منابع طبیعی و آبخیزداری نه فقط یک حوزه تخصصی، بلکه یکی از ستون‌های اصلی امنیت ملی و پایداری سرزمینی محسوب می‌شود. در این شرایط، اطلاع‌رسانی هدفمند و اقناع‌محور، حلقه‌ای کلیدی برای تحقق مشارکت عمومی و جلب همکاری رسانه‌ها و نهادهای مدنی در حفاظت از این ثروت حیاتی به شمار می‌رود.

در چنین بستری، انتصاب عباس سمیعی به عنوان سرپرست روابط عمومی و امور بین‌الملل سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور را باید اقدامی هوشمندانه و مدبرانه از سوی مدیریت عالی این سازمان ارزیابی کرد.

سازمان منابع طبیعی، که سال‌هاست درگیر مسائل ساختاری و موانع ارتباطی با بدنه جامعه، رسانه‌ها و حتی نخبگان حوزه محیط زیست بوده، اکنون فردی را در رأس روابط عمومی خود می‌بیند که نه‌تنها تجربه‌ای بالغ بر دو دهه در حوزه روابط عمومی در سطوح ملی دارد، بلکه از پشتوانه‌ی فکری، اخلاق حرفه‌ای و درک عمیق از رسانه و افکار عمومی برخوردار است.

نگاهی به کارنامه سمیعی: از تخصص تا اخلاق ارتباطی

عباس سمیعی نه یک چهره صرفاً اجرایی، بلکه نمونه‌ای از تلفیق مهارت حرفه‌ای، سواد رسانه‌ای و شخصیت ارتباط‌ساز است. حضور او در سمت‌هایی همچون مدیرکل روابط عمومی سازمان منابع طبیعی (در دوره‌ای حساس)، مشاور در وزارت جهاد کشاورزی، و حتی فعالیت‌های فرهنگی نظیر سردبیری و تألیف، نشان از آن دارد که او با زبان رسانه و فرهنگ عمومی به خوبی آشناست و توان ترجمه‌ی مفاهیم تخصصی منابع طبیعی به زبان عمومی جامعه را دارد.

از سوی دیگر، ویژگی‌های شخصیتی چون تواضع، دقت در تعاملات، جدیت در پیگیری، و تعهد به ارزش‌های نهادی، سمیعی را به گزینه‌ای متمایز برای هدایت ارتباطات استراتژیک این سازمان تبدیل کرده است. چنین خصالی در دوره‌ای که جامعه نسبت به گفتارهای رسمی حساس و گاه بی‌اعتماد است، بسیار حیاتی است.

جایگاه راهبردی منابع طبیعی در ایران؛ مسئولیتی فراتر از یک اداره روابط عمومی

ایران، با قرارگیری در کمربند خشک زمین، با بحران‌هایی مواجه است که نیاز به مشارکت مردمی و اقناع‌سازی هوشمندانه دارد. هرگونه برنامه آبخیزداری، مقابله با قاچاق چوب، حفظ جنگل‌ها و مراتع، بدون درک افکار عمومی و جلب حمایت رسانه‌ها، به پروژه‌ای نیمه‌تمام یا شکست‌خورده بدل می‌شود.

روابط عمومی این سازمان، در واقع بخش راهبردی دیپلماسی داخلی سازمان منابع طبیعی است؛ بخشی که می‌تواند میان تصمیم‌سازان، جوامع محلی، سازمان‌های مردم‌نهاد و نهادهای حاکمیتی پیوندی منطقی، همدلانه و اثربخش ایجاد کند.

در این چارچوب، حضور چهره‌ای همچون سمیعی، می‌تواند نقش تسهیل‌گر گفتمان ملی درباره منابع طبیعی را ایفا کند. گفتمانی که به‌جای ارائه صرف آمار، به روایت امید، همدلی، مسئولیت‌پذیری و مشارکت اجتماعی بپردازد.

در مواجهه با بحران، ارتباط هوشمند نجات‌بخش است

در سال‌های اخیر، حوادث متعددی همچون آتش‌سوزی‌های گسترده در جنگل‌ها، ریزگردها، یا خشکسالی‌های مکرر، نشان داده‌اند که واکنش‌های کند، تک‌بعدی و انفعالی نه‌تنها کمکی به کنترل بحران نمی‌کنند، بلکه موجی از نارضایتی و سوءتفاهم را در جامعه دامن می‌زنند. روابط عمومی سازمان منابع طبیعی، اگر هوشمندانه و با رویکردی پیش‌نگرانه عمل کند، می‌تواند در مدیریت افکار عمومی، آموزش همگانی و ارتقای اعتماد اجتماعی نقش‌آفرین باشد.

یک فرصت برای بازآفرینی روایت منابع طبیعی

عباس سمیعی، با تجربه‌ و درک عمیق از لایه‌های فرهنگی و رسانه‌ای، می‌تواند چهره‌ای تازه از سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری در ذهن جامعه ترسیم کند؛ چهره‌ای که نه فقط به فکر حفاظت منابع است، بلکه گفت‌وگو با جامعه، اقناع نخبگان و روایت‌سازی موثر را جزئی از مأموریت خود می‌داند.

این انتصاب، اگر با حمایت ساختاری و اختیارات کافی همراه شود، می‌تواند نقطه‌ی عطفی در تحول ارتباطی این سازمان و در مسیر مشارکت واقعی مردم برای حفظ منابع طبیعی ایران باشد.

اتاق خبر کشاورزپلاس، 2 نمونه از حوادث مهم، تلخ و چالش‌برانگیز در حوزه منابع طبیعی ایران که نقش مهم و گاه مغفول روابط عمومی را در مواجهه با این بحران‌ها قابل توجه می‌کند را از آرشیو رویدادهای این بخش استخراج کرده است که به شرح زیر است:

۱. آتش‌سوزی‌های گسترده در جنگل‌های زاگرس (۱۳۹۹ تا ۱۴۰۱)

بین ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۱، جنگل‌های زاگرس در استان‌هایی نظیر کهگیلویه و بویراحمد، ایلام، لرستان و فارس، بارها دستخوش آتش‌سوزی‌های گسترده شدند. این آتش‌ها گاه روزها و هفته‌ها ادامه داشت و صدها هکتار از جنگل‌ها، زیستگاه جانوری، و تنوع زیستی کشور نابود شد. یکی از دردناک‌ترین وقایع، نبود تجهیزات اطفای حریق هوایی و ضعف در هماهنگی‌های بین نهادی بود.

در بسیاری از این بحران‌ها، ضعف در اطلاع‌رسانی شفاف، تأخیر در پاسخ‌گویی به افکار عمومی، و عدم اقناع رسانه‌ها سبب شد تا موجی از انتقاد، بی‌اعتمادی و شایعات در فضای عمومی شکل گیرد.

در حالی که روابط عمومی می‌توانست با اطلاع‌رسانی سریع و منظم؛ پاسخ‌گویی به دغدغه‌های مردم و رسانه‌ها؛ تولید محتوای چندرسانه‌ای برای نمایش عمق فاجعه و جلب کمک مردمی و خیرین و روایت خدمات نیروهای محلی و مردمی، نه‌تنها از هجمه‌ها بکاهد، بلکه سرمایه اجتماعی برای سازمان ایجاد کند.

۲. ماجرای قاچاق چوب و نابودی جنگل‌های شمال (موسوم به "مافیای چوب")

در سال‌های گذشته، به‌ویژه از میانه دهه ۱۳۹۰ خورشیدی، گزارش‌های متعددی درباره قطع درختان جنگل‌های هیرکانی شمال کشور، توسط سوداگران و بعضاً با پوشش قانونی یا ضعف نظارت، منتشر شد. مردم محلی و کنشگران محیط زیستی بارها درباره تبانی برخی افراد ذی‌نفوذ هشدار دادند. اصطلاح «مافیای چوب» به‌سرعت وارد ادبیات رسانه‌ای شد. در این پرونده نیز، سازمان منابع طبیعی به‌دلیل موضع‌گیری‌های پراکنده، گنگ و گاه دفاعی، نتوانست تصویر شفافی از اقداماتش برای مبارزه با این پدیده ارائه دهد.

در حالی که روابط عمومی قوی می‌توانست به‌جای انکار یا موضع‌گیری انفعالی، به ارائه گزارش‌های شفاف و مستند بپردازد و با تولید مستندات تصویری و گفت‌وگو با مردم محلی، حمایت اجتماعی را افزایش دهد. یا با روایت چهره‌های پاک‌دست در این سازمان، در برابر شایعات مقاومت کند و نقش فعالی در هم‌افزایی بین نهادهای امنیتی، قضایی و رسانه‌ها ایفا کند.

این دو مورد، تنها نمونه‌هایی از ده‌ها بحران محیط‌زیستی و منابع طبیعی هستند که نشان می‌دهند روابط عمومی اگر صرفاً به امور تشریفاتی یا اخبار داخلی محدود شود، نه‌تنها کمکی به حل بحران نمی‌کند، بلکه سازمان را در معرض بی‌اعتمادی قرار می‌دهد.

با روی کار آمدن فردی چون عباس سمیعی، که شناخت دقیقی از افکار عمومی، رسانه‌ها و فرهنگ اقناعی دارد، این امید وجود دارد که روابط عمومی سازمان منابع طبیعی در صورت تفویض اختیار کافی و اعتبارات مالی مکفی، از حالت دفاعی و انفعالی خارج شده و به نهادی پیش‌نگر، شفاف‌ساز و گفت‌وگومحور بدل گردد.

 

 

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربازدیدترین ها