نگاهی به سفرنامه نگاری دانشمند کشاورزی ایران از اکوموزه «ال تانکه»
وقتی سکوت یک روستا، برای فردای کشاورزی ایران حرف میزند!
این یادداشت دکتر عمادی، فراتر از یک روایت سفر، حامل یک هشدار آرام اما جدی است!
دکتر محمدحسین عمادی، دیپلمات ارشد پیشین و پژوهشگر برجسته حوزه امنیت غذایی و تنوع زیستی، در صفحه شخصی خود در لینکدین یادداشتی به زبان انگلیسی منتشر کرده است که به بازدید او از «اکوموزه ال تانکه» در تنریف اختصاص دارد. او با نگاهی علمی و در عین حال احساسی، نقش چنین موزههایی را در حفظ میراث ناملموس، ساختارهای اجتماعی روستایی و حافظه تاریخی جوامع کوچک تحلیل کرده و تجربه خود را از مواجهه با «جامعهای فراموششده» به اشتراک گذاشته است. این یادداشت، فراتر از یک روایت سفر، حامل یک هشدار آرام اما جدی است: اگر ما — بهویژه در ایران — به ثبت، حفاظت و روایت میراث کشاورزی، دانش بومی و سبک زندگی روستایی نپردازیم، بسیاری از این گنجینهها در سکوت فراموش خواهند شد.

جامعهای فراموششده
محمدحسین عمادی:
این فرصت را داشتم که از «اکوموزه ال تانکه» در تنریف بازدید کنم؛ نگینی پنهان که به پاسداشت میراث فرهنگی و تاریخی یک جامعه روستاییِ یکزمان پُررونق اختصاص دارد. این اکوموزه، نگاهی تأثربرانگیز به گذشته ارائه میدهد و نشان میدهد چگونه ساکنان محلی و بومیان این منطقه قرنها در هماهنگی با زمین زندگی میکردند — و چگونه این شیوه زندگی میتوانست بهآسانی ناپدید شود.
موزه، از ابزارهای سنتی کشاورزی گرفته تا نمایشگرهای تعاملی، کمکگرافیکهای صوتی ـ تصویری و حتی عناصر واقعیت مجازی، تصویری دقیق از یک اجتماع صمیمی و متکی بر کشاورزی ترسیم میکند. اما آنچه بیش از همه تأثیر میگذارد، خلأ سکونتگاههای امروز است— سازهها و خانههای اصلی همچون شاهدانی خاموش بر عصری سپریشده ایستادهاند؛ خانههایی که از زندگی پیشین تهی شده و اکنون به پسزمینههایی تأملبرانگیز بدل شدهاند.
آنچه از این دهکده کشاورزی باقی مانده، تنها عکسهای جذاب و فیلمهای مستندی است که جوهره مردمش، سنتهایشان و چالشهایی را که با آن روبهرو بودند منعکس میکنند. این بازماندهها روایتگر داستانهایی از تابآوری، پیوندهای اجتماعی و تغییرات ناگزیر ناشی از مدرنسازی و مهاجرتاند؛ تغییراتی که به رها شدن این محصورهای روستایی انجامید. این تجربه یادآور تلخی است از اینکه سبکهای زندگی چقدر سریع میتوانند دگرگون شوند و تنها پژواکهایی از آنها در قالب خاطرات بایگانیشده و اشیای حفظشده باقی بماند.
این بازدید، قدردانی من را از اهمیت اکوموزهها در پاسداشت میراث ناملموس — مانند سامانههای میراث کشاورزی مهم جهانی (GIAHS) — و ترویج شناخت جوامع بومی و تقویت آگاهی محیطزیستی نسلهای آینده، عمیقتر کرد.
پینوشت مدیریت کشاورزپلاس بر یادداشت دکتر عمادی:
آنچه در نوشته دکتر عمادی برجسته میشود، ضرورت پاسداشت میراث ناملموس کشاورزی است؛ میراثی که شامل دانشهای بومی، شیوههای زیستمحیطی، الگوهای همزیستی انسان و طبیعت، و روایتهای اجتماعیِ روستاهاست. این نگاه، برای ایران که یکی از غنیترین سرزمینها از نظر تنوع اقلیمی، فرهنگی و کشاورزی است، چند پیام اساسی دارد:
-
میراث کشاورزی فقط ابزار و بنا نیست؛ یک جهانبینی است.
اگر این جهانبینی مستندسازی و منتقل نشود، همان سرنوشتی در انتظار جوامع بومی ما خواهد بود که دکتر عمادی در تنریف دیده است. -
اکوموزهها و GIAHS میتوانند آیندهنگری ما را تقویت کنند.
ایران دارای چندین سامانه میراث کشاورزی مهم جهانی (GIAHS) است، اما بسیاری از آنها هنوز در معرض فرسایش و فراموشیاند. توجه مقامات و محققان به ایجاد و توسعه اکوموزهها، میتواند هم حافظه تاریخی را مصون نگه دارد و هم گردشگری پایدار روستایی را تقویت کند. -
این رویکرد، حلقه اتصال دانش بومی و سیاستگذاری مدرن است.
وقتی چهرههایی مانند دکتر عمادی بر اهمیت این موضوع تأکید میکنند، معنایش آن است که میراث ناملموس تنها یک حس نوستالژیک نیست؛ بلکه منبعی برای نوآوری در امنیت غذایی، مدیریت منابع آب و تنوع زیستی محسوب میشود. -
رسانههای کشاورزی نقش تعیینکننده دارند.
رسانههایی مانند «کشاورزپلاس» باید روایتگر این میراث باشند؛ نه فقط در قالب گزارش، بلکه از طریق تولید مستند، آرشیو دیجیتال، سفرنامهنگاری کشاورزی و مشارکت با جوامع محلی.
نگاه دکتر عمادی یادآور یک حقیقت است: حفظ میراث ناملموس کشاورزی، بخشی از امنیت غذایی آینده است.
اگر امروز آن را جدی بگیریم، فردا روستاها و دانش بومی ما به سرنوشت «جامعه فراموششده ال تانکه» دچار نخواهند شد. این نگاه باید در سطوح علمی، مدیریتی و رسانهای ایران نهادینه شود — و کشاورزپلاس خود را موظف میداند که حامل و تقویتکننده این گفتمان باشد.
تصاویری که دکتر عمادی از این سفرنگاری کشاورزی به اشتراک گذاشته است:







دیدگاه تان را بنویسید