وقتی زمان، با قطرهای جان میگیرد../ نقد و بررسی پوستر پویش کاهش مصرف آب
نورمحمدی: این پوستر بدون فریاد زدن، با سکوت تصویری هشدار میده و این تأثیرش ماندگاره
اتاق خبر تلویزیون اینترنتی کشاورزپلاس: وقتی تصویر، بینیاز از کلمات سخن میگوید، یعنی گرافیک به نقطهی اوج خود رسیده است. ساعت شنی ساختهشده از آب، قطرهای که میچکد، خاکی که ترک برداشته و نهالی که امیدوارانه قد کشیده... اینها فقط اجزای یک پوستر نیستند، بلکه تکههایی از آیندهی ما هستند ــ اگر همین امروز برای صرفهجویی در مصرف آب قدم برنداریم.
در پویش ملی «کاهش مصرف آب»، یک تصویر نمادین تلاش میکند هشدار را بیفریاد برساند. اما آیا همه پیامش را میفهمند؟
در گفتوگوی پیشرو با «سمیه نورمحمدی»، گرافیست، از قوتها و کاستیهای این پوستر پرسیدهایم؛ از زیبایی نهفته در سکوت تصویر تا چالش رساندن یک پیام جمعی.
شما هم به این پرسش فکر کنید:
چند قطره کمتر، چند نسل بیشتر...
و سهم شما چیست؟
خانم نورمحمدی، قبل از هر چیز بفرمایید برداشت کلیتون از این پوستر اتاق بازرگانی تهران که پیشتاز پویش کاهش مصرف آب شده چیه؟
برداشت اولیه من اینه که با یک کار فکری و پخته روبهرو هستیم. طراحی ساعت شنی از جنس آب، ترکیب بسیار هوشمندانهایه که بلافاصله ذهن مخاطب رو به سمت «محدودیت زمانی» و «اهمیت هر قطره آب» میبره.
خب، آیا این تصویر بهتنهایی میتونه پیام رو منتقل کنه؟ یا نیاز به توضیح داره؟
تا حدی میتونه، اما نه برای همه. برای مخاطبی که عادت به تحلیل تصویر نداره، ممکنه پیام دقیق پنهان بمونه. مثلا اون نهال کوچک در خاک ترکخورده برای بعضیا فقط یک «تزئین بصری» باشه، نه نماد حیات وابسته به آب. جای یک شعار مکمل یا پیام توضیحی کوتاه حس میشه.
یعنی با اینکه تصویر قویه، هنوز «فهم عمومی» تضمینشده نیست؟
دقیقاً. تأثیرگذاری تصویری با «فهم آن» تفاوت داره. در یک پویش عمومی، ما باید مطمئن باشیم حتی کسی که عجله داره، طی همون ۵ ثانیه اول، اصل پیام رو بگیره.
بریم سراغ طراحی گرافیکی. تایپوگرافی و رنگها رو چطور میبینید؟
فونتها خوب انتخاب شدند، خوانا هستند و تأکید روی کلمه «قطره» با رنگ آبی خیلی هوشمندانه است. اما رنگ نارنجی در «پویش کاهش مصرف آب» یکم به فضای کلی بیربط هست. این پوستر با طیف سرد کار کرده، نارنجی شاید جلب توجه کنه، ولی به انسجام رنگی لطمه زده.
پس منظورتون اینه که حتی تأکید رنگی هم باید با پالت کار هماهنگ باشه؟
دقیقاً. جلب توجه خوبه، اما نه به قیمت آشفتگی بصری. میشد از سبز جوانه یا آبی درخشان استفاده کرد که هم جلب توجه میکنه، هم فضای مفهومی رو تقویت میکنه.
به نظر شما جای چه چیزی در این پوستر خالیه؟
شاید یک «ردپای انسانی». مثلاً دستی که اون ساعت شنی رو نگهداشته، یا حتی سایه یک انسان در پسزمینه. اینطوری پیام از حالت نمادین صرف خارج میشه و به زندگی واقعی مردم گره میخوره. اِلِمان انسانی، حس مسئولیتپذیری جمعی رو بیشتر بیدار میکنه.
و از نظر شما نقطه قوت اصلی این طراحی چیه؟
همون ترکیب خلاق تصویر و مفهوم. اینکه بدون هیچ شعار دمدستی، با یک تصویر تمثیلی قوی، حرفش رو میزنه. این مهارت میخواد.
و نقطه ضعف؟
(با مکث): در واقع نه ضعف، بلکه جای رشد! میشه گفت این پوستر از نظر مفهومی بالاست، اما از نظر دعوت به مشارکت هنوز جای کار داره. مثلاً مخاطب نمیفهمه باید دقیقاً چکار کنه. صرفاً با پویش آشنا میشه، ولی مکانیزم همراهی یا ادامه مسیر مشخص نیست.
اگر قرار بود شما نسخه بعدی این پوستر رو طراحی کنید، چه چیزی بهش اضافه میکردید؟
قطعاً یک هشتگ مشخص یا QRکد برای مشارکت مردمی، و احتمالاً لایهی انسانی در طراحی. شاید هم یک نسخه متحرک برای شبکههای اجتماعی با چند ثانیه روایت بصری.
در یک جمله بگید که چرا این پوستر مؤثره؟
چون بدون فریاد زدن، با سکوت تصویری هشدار میده... و این تأثیرش ماندگاره.
دیدگاه تان را بنویسید