در پژوهشی جامع با بررسی همزمان تاثیر رشد جمعیت، تغییر در رژیم غذایی و میزان هدر رفت محصولات کشاورزی
بحران آب و غذا برای ایران در افق ۱۴۲۹؛ سناریوهای نجات از کمآبی و گرسنگی
در شرایطی که منابع آبی کشور با فشار فزایندهای مواجهاند و جمعیت ایران در مسیر رشد قرار دارد، تأمین امنیت غذایی به یکی از چالشهای راهبردی و حیاتی تبدیل شده است. پژوهشی نوین و جامع که توسط سید رضا امیری، سید مجید عالیمقام و افشین سلطانی محققان دانشکده تولید گیاهی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان انجام شده ، به بررسی همزمان تأثیر ۳ عامل کلیدی—رشد جمعیت، تغییر در رژیم غذایی و میزان هدررفت محصولات کشاورزی— بر تقاضای مواد غذایی تا افق ۱۴۲۹ خورشیدی پرداخته است. این مطالعه با تحلیل ۴۸ سناریوی ترکیبی، تصویری دقیق از آینده مصرف محصولات گیاهی و نیاز آبی کشور ارائه میدهد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که در صورت تداوم روندهای فعلی، تقاضا برای محصولات گیاهی و آب آبیاری بهطور چشمگیری افزایش خواهد یافت؛ در حالی که ظرفیت پایدار منابع آبی کشور بسیار محدودتر از این نیازهاست. از اینرو، پژوهشگران بر لزوم اصلاح الگوهای مصرف، کاهش هدررفت محصولات و ارتقای بهرهوری آب تأکید دارند. این مطالعه، با ارائه سناریوهای واقعگرایانه و مبتنی بر داده، میتواند مبنایی برای سیاستگذاریهای کلان در حوزه امنیت غذایی و مدیریت منابع طبیعی کشور باشد.
به گزارش تلویزیون اینترنتی کشاورزپلاس، در یک پژوهش مشترک که از سوی سید رضا امیری، سید مجید عالیمقام و افشین سلطانی انجام شده و به تفصیل در مجله «پژوهشهای راهبردی در علوم کشاورزی و منابع طبیعی» منتشر شده است، تأثیر همزمان عوامل مختلف از جمله رشد جمعیت، تغییر در رژیم غذایی و میزان هدررفت محصولات کشاورزی بر مقدار تقاضا برای مواد غذایی تا سال ۱۴۲۹ خورشیدی بررسی شده است.
برای این منظور، ۴۸ سناریو ترکیبی از 3 سطح کاهش هدررفت (۰، ۲۵ و ۵۰ درصد)، 4 نوع سبد غذایی (وضعیت کنونی، مطلوب وزارت بهداشت، رژیم انعطافپذیر و سبد غذایی گیاهمحور) و 4 نرخ باروری جمعیت (پایین ۱.۵، متوسط ۲.۵، بالا ۳.۳ و ثابت کنونی ۱.۸) در افقهای زمانی سالهای ۱۴۰۹ و ۱۴۲۹ خورشیدی تحلیل شدهاند. در این سناریوها، تقاضای محصولات گیاهی و میزان آب آبیاری مورد نیاز برای تأمین آنها با در نظر گرفتن شرایط مدیریتی موجود در کشور و اثرات تغییر اقلیم محاسبه شده است.
نتایج نشان میدهد که تقاضای کنونی برای محصولات گیاهی در کشور حدود ۱۲۸.۷۴ میلیون تن در سال است. با فرض تداوم نرخ باروری کنونی، این مقدار در سال ۱۴۰۹ به ۱۴۹.۲۵ و در سال ۱۴۲۹ خورشیدی به ۱۶۶.۰۶ میلیون تن افزایش خواهد یافت. تأمین این تقاضا نیازمند ۱۵۲.۴۷ میلیارد مترمکعب آب آبیاری در سال ۱۴۰۹ و ۱۷۶.۳۴ میلیارد مترمکعب در سال ۱۴۲۹ خواهد بود؛ در حالی که ظرفیت تخصیص پایدار آب به بخش کشاورزی تنها ۳۹ میلیارد مترمکعب برآورد شده است. در نتیجه، برای حفظ پایداری زیستمحیطی و دستیابی به خودکفایی، کاهش قابل توجه در هدررفت محصولات، اصلاح رژیم غذایی و ارتقای بهرهوری آبی ضروری خواهد بود.
در دهههای اخیر، افزایش مداوم جمعیت، بهبود سطح زندگی، تغییرات در الگوی مصرف غذایی و تمایل بیشتر به مصرف منابع پرانرژی همچون گوشت، منجر به افزایش چشمگیر تقاضا برای غذا شده است. این افزایش تقاضا در شرایطی رخ میدهد که کمبود منابع آبی، بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک مانند ایران، یکی از چالشهای اساسی برای تولید پایدار محصولات کشاورزی به شمار میآید. سازمانهای بینالمللی برآورد کردهاند که حدود ۱۲ درصد از جمعیت جهان با مشکل سوءتغذیه و کمبود غذا مواجهاند، در حالی که حدود یکسوم غذای تولیدشده در سطح جهانی هرگز مصرف نمیشود و به هدر میرود (Ercin & Hoekstra, 2014; Rizvi et al., 2018).
در ایران نیز، نشانههای کمبود آب بهویژه در سالهای اخیر با خشک شدن دریاچهها، کاهش سطح ایستابی سفرههای زیرزمینی، فرونشست زمین، و افزایش توفانهای گردوغبار بهوضوح مشاهده شده است (Motagh et al., 2007; Dehghani et al., 2017). همزمان، ساختار جمعیت کشور نیز در حال تغییر است؛ بهگونهای که تغییرات در تعداد، ترکیب سنی و جنسی جمعیت میتواند تأثیر قابلتوجهی بر تقاضا برای مواد غذایی داشته باشد. بهویژه که مردان معمولاً به مصرف پروتئین بیشتری نسبت به زنان نیاز دارند (صالحی، ۱۳۹۱).
پیشبینیها نشان میدهد که جمعیت ایران از حدود ۸۰ میلیون نفر در سال ۱۴۰۰ به حدود ۱۰۳ میلیون نفر در سال ۱۴۲۹ خورشیدی خواهد رسید (FAO, 2020). چنین افزایشی در جمعیت، همراه با افزایش مصرف سرانه غذا و انرژی، لزوم برنامهریزی دقیق برای تأمین امنیت غذایی کشور را دوچندان میسازد. از سوی دیگر، الگوهای مصرفی بهویژه در زمینه منابع حیوانی مانند گوشت قرمز، بهشدت بر مصرف آب و منابع طبیعی اثرگذارند و تغییر در رژیم غذایی میتواند یکی از راهکارهای مؤثر برای کاهش فشار بر منابع باشد (González et al., 2011).
بر این اساس، مطالعه حاضر با هدف تحلیل همزمان تأثیر رشد جمعیت، تغییر در رژیم غذایی و میزان هدررفت محصولات کشاورزی بر مقدار تقاضا برای محصولات غذایی در ایران تا سال ۱۴۲۹ انجام شده است. همچنین، اثر این تغییرات بر میزان آب آبیاری مورد نیاز برای تولید این محصولات بررسی و تحلیل شده است تا بتوان راهکارهایی برای مدیریت پایدار منابع در بخش کشاورزی پیشنهاد کرد.
بر اساس یافتههای این پژوهش، مقدار کل تقاضا برای محصولات گیاهی در ایران در سال پایه ۱۴۰۰ خورشیدی برابر با ۱۲۸.۷۴ میلیون تن برآورد شده است. از این مقدار، حدود ۶۲.۷ درصد بهصورت غیرمستقیم برای تغذیه دام و تنها ۳۷.۳ درصد بهطور مستقیم توسط انسان مصرف میشود. این نسبت با افزایش جمعیت، تغییر در نوع سبد غذایی و کاهش هدررفت محصولات، دستخوش تغییرات قابلتوجهی میشود.
در صورتی که نرخ باروری کنونی (۱.۸ فرزند بهازای هر زن) ادامه یابد، مقدار تقاضا برای محصولات گیاهی در سال ۱۴۰۹ به ۱۴۹.۲۵ میلیون تن و در سال ۱۴۲۹ به ۱۶۶.۰۶ میلیون تن خواهد رسید. در مقابل، اگر میزان هدررفت محصولات کشاورزی بهتدریج کاهش یابد، میتوان این تقاضا را کاهش داد. برای نمونه، با کاهش ۲۵ درصدی هدررفت، تقاضا در سال ۱۴۲۹ به ۱۵۵.۸۶ میلیون تن کاهش مییابد. در صورت کاهش ۵۰ درصدی هدررفت، مقدار تقاضا حتی به ۱۴۴.۸۷ میلیون تن خواهد رسید.
از سوی دیگر، رژیم غذایی نیز نقش تعیینکنندهای در مقدار تقاضا دارد. استفاده از رژیمهای غذایی گیاهمحور نظیر رژیم Flexitarian بهجای سبد غذایی کنونی یا مطلوب وزارت بهداشت، در همه سناریوهای جمعیتی منجر به کاهش معنیدار تقاضا برای محصولات کشاورزی و بهتبع آن کاهش مصرف آب میشود. بهعنوان مثال، در شرایط نرخ باروری کنونی و در صورت کاهش هدررفت به ۲۵ درصد، تقاضا در سال ۱۴۲۹ به ۱۲۵.۲۸ میلیون تن میرسد که حدود ۴۱ میلیون تن کمتر از سناریوی بدون کاهش هدررفت و با سبد غذایی مطلوب است.
در خصوص مصرف آب، مقدار آب آبیاری مورد نیاز برای تأمین تقاضای سال ۱۴۰۰ خورشیدی برابر با ۱۲۸.۷۸ میلیارد مترمکعب است. این رقم در سناریوی جمعیتی بدون تغییر رژیم غذایی و هدررفت، در سال ۱۴۰۹ به ۱۵۲.۴۷ میلیارد مترمکعب و در سال ۱۴۲۹ به ۱۷۶.۳۴ میلیارد مترمکعب میرسد. این در حالی است که ظرفیت زیستمحیطی کشور تنها ۳۹ میلیارد مترمکعب برای تخصیص به بخش کشاورزی در نظر گرفته شده است.
دیدگاه تان را بنویسید