فناوری، زنان و کشاورزی؛ 3 ضلع تغییر در جهان ناپایدار/ گفتوگوی اختصاصی کشاورزپلاس با مارتا پانکو
مارتا پانکو: فرهنگ مهماننوازی ایرانی، و توتهای سفید که از درخت چیده میشد، مرا به خاطرات نشستن زیر درخت توت حیاط پدربزرگم برد
در جهانی که تغییرات اقلیمی، مرزهای سنتی کشاورزی را درنوردیده، فناوری و نوآوری دیگر انتخاب نیستند؛ ضرورتی هستند برای بقا. «مارتا پانکو» (Marta Panco)، مشاور بینالمللی تنوع زیستی کشاورزی و سازگاری با اقلیم، بیش از یک دهه است که با سازمانهای جهانی برای توسعه راهکارهای هوشمند در کشاورزی پایدار همکاری میکند. در گفتوگوی اختصاصی با تلویزیون اینترنتی کشاورزپلاس، او از تجربههای خود در توانمندسازی زنان کارآفرین روستایی، نقش فناوریهای نو در کاهش آسیبهای اقلیمی و ضرورت بازنگری در مفهوم امنیت غذایی سخن میگوید. مارتا با نگاهی میانرشتهای و تجربهای جهانی، از واقعیتهایی میگوید که گاه در هیاهوی شعارهای توسعه گم میشوند: اینکه آینده کشاورزی نه در بازگشت به گذشته، بلکه در پیوند هوشمندانه سنت و فناوری نهفته است.

عکس ارسالی مارتا از غرفه نمایشگاهی محصولات عسل کشور مولداوی در آپیموندیا 2025
تلویزیون اینترنتی کشاورزپلاس: خانم مارتا پانکو - Marta Panco - در سیبری و از والدینی مولداویایی در دوران اتحاد جماهیر شوروی به دنیا آمد. پس از فروپاشی شوروی، خانوادهاش به مولداوی بازگشتند و دوران کودکی او در یک مزرعه خانوادگی کوچک اما سرشار از تنوع گیاهی، زراعی و دامی گذشت. همانجا بود که عشق و احترام او نسبت به زمین، انسان، گیاه و حیوان شکل گرفت.
او از والدینش آموخت که زبالهها را تفکیک کند، کمپوست بسازد، از حیوانات محافظت کند و برای کسانی که با خاک و طبیعت کار میکنند احترام قائل باشد — ارزشهایی که تا امروز همراه اوست.
با دریافت بورسهای تحصیلی، در رومانی، دانمارک و فرانسه 3 مدرک کارشناسی ارشد در حوزه کشاورزی پایدار و توسعه کسب کرد. تجربههای کاریاش او را به کشورهایی چون مالزی، ماداگاسکار، کنیا، رواندا و اوگاندا برد و همکاری با سازمانها و نهادهای بینالمللی مختلف، او را با کشاورزان و زنبورداران بسیاری آشنا کرد.
علاقه جدی او به زنبورها زمانی شکل گرفت که به عنوان کارشناس در طرح «BES-Net» برنامه عمران ملل متحد (UNDP) در کنیا مشغول به فعالیت شد؛ پروژهای که هدف آن تقویت ارتباط میان علم و سیاست در حوزه تنوع زیستی و خدمات اکوسیستمی بود.
امروز مارتا پانکو بهعنوان مشاور مستقل، با سازمانهای بینالمللی در بیش از ۲۵ کشور همکاری میکند.
مارتا پانکو در گفتوگوی اختصاصی با تلویزیون اینترنتی «کشاورزپلاس»، از تجربههای خود در توانمندسازی زنان کارآفرین روستایی، نقش فناوریهای نو در کاهش آسیبهای اقلیمی و ضرورت بازنگری در مفهوم امنیت غذایی سخن میگوید.
او با نگاهی میانرشتهای و تجربهای جهانی، از واقعیتهایی میگوید که گاه در هیاهوی شعارهای توسعه گم میشوند: اینکه آینده کشاورزی نه در بازگشت به گذشته، بلکه در پیوند هوشمندانه سنت و فناوری نهفته است.
گفتگو : علیرضا صفاخو
*********************
فلسفه و نگاه جهانی
در نوشتههایت بر آموزش و آگاهی، بهویژه در میان کودکان، بهعنوان پایه تغییرات پایدار در حفاظت از محیطزیست تأکید داری. این رویکرد را در جوامعی مانند ایران، با جمعیت جوان قابلتوجه، چگونه ارزیابی میکنی؟
من باور دارم جامعهای که در آن کودکان در فعالیتهای عملی و کار با زمین مشارکت دارند، احترام نسبت به طبیعت در آن نهادینه میشود. اما میبینیم که نسل جدید هرچه بیشتر به فضای آنلاین متصل میشود، از طبیعت و خانوادههای خود دورتر میماند. این مسئله را هم در مولداوی و هم در کنیا مشاهده میکنم.
در شهرهای بزرگ که پر از ساختمانهای بتنی هستند، آگاهی محیطزیستی بیشتر به یک مفهوم انتزاعی یا دور از ذهن شباهت دارد. وظیفه ماست که آموزش و آگاهی را گسترش دهیم، اما نه فقط از راه تئوری، بلکه از طریق تجربه و عمل.
اقدامهای سادهای مانند کاهش زباله، ریختن آن در سطل به جای طبیعت، ساخت کمپوست، محافظت از پرندگان، زنبورها و گلها، دادن آب به آنها، یا کاشتن درخت، کارهایی است که حتی کوچکترین کودکان میتوانند انجام دهند. اما در سراسر جهان شاهدیم که زباله و پلاستیک در طبیعت رها میشود، گویی تمیز کردن محیط وظیفه فرد دیگری است.
کودکان رفتار بزرگترها را تقلید میکنند، به همین دلیل باور دارم نسل آینده توانایی تغییر را دارد؛ اگر ابزار و آگاهی لازم را در زمان مناسب در اختیارشان بگذاریم.
شما زنبورداری را صرفاً تولید عسل نمیدانی، بلکه پدیدهای فرهنگی و اجتماعی میدانید که با عشق و شفقت پیوند دارد. این نگاه ویژه از کجا در تو شکل گرفت؟
احتمالاً ریشهاش در همان تربیت کودکی من است. بعدها با آشنایی بیشتر با زنبورداران و مطالعه درباره خدمات اکوسیستمی، متوجه شدم زنبورداری بسیار فراتر از تولید عسل است. زنبورها و خدمات گردهافشانی ارزشهایی دارند که درک آن برای بسیاری از مردم آسان نیست.
وقتی گزارشها و خبرهایی درباره نرخ بالای مرگومیر زنبورها و حشرات بهدلیل استفاده از سموم شیمیایی، تخریب زیستگاهها و صنعتیشدن افراطی دیدم، از رفتارهای انسانی که به فروپاشی اکوسیستمها منجر میشود، خشمگین شدم. هرچه بیشتر میخواندم، بیشتر آگاه و در عین حال غمگین میشدم.
کوچکترین موجودات، مسئول تغذیه ما هستند؛ اما ما انسانها گاه چنان غیرمنطقی عمل میکنیم که از نتایج رفتار خود بر طبیعت زنده غافلیم. باور دارم اگر مردم بیشتر بفهمند که حشرات و تنوع زیستی اساس حیات زمین هستند، روش تولید و بهرهبرداری از منابع طبیعی را تغییر خواهند داد — یا حداقل امیدوارم که چنین شود.
جالب هست که بگم هرچه بیشتر با زنبورداران آشنا شدم، بیشتر دریافتم که آنها فقط جمعآورندگان عسل نیستند؛ بلکه حافظان ز، زنبورها و کل اکوسیستماند. واقعاً انسانهایی مهربان، دلسوز و بخشنده هستند.
برای نمونه، سال گذشته به کشور اسلوونی سفر کردم تا پروژه «زنان برای زنبورها» را که توسط یونسکو اجرا میشود ارزیابی کنم. اسلوونی کشوری است با تاریخ غنی زنبورداری؛ از هر 4 نفر، یک نفر زنبوردار است — بیشترین نسبت زنبور به جمعیت در جهان! در این کشور زنبورها با قانون حمایت میشوند و هرکس سمپاشی مضر انجام دهد جریمه میشود.
در هر روستا شور و عشق زنبورداری را میتوان احساس کرد. همانجا بود که با فردی آشنا شدم که ابتکار جهانی «روز جهانی زنبور» را آغاز کرده بود. تصور کنید اگر هر کشور چنین حرکتی برای آگاهیبخشی در سطح محلی انجام دهد، بدون شک زنبورهای بیشتر و صلح بیشتری در جهان خواهیم داشت.
تجربه در ایران (۲۰۱۸)
شما در جایی گفتهای در سال ۲۰۱۸ به ایران سفر کردید و «شیفته این کشور» شدی. چه چیزی از کشور من بیش از همه بر تو تأثیر گذاشت؟
ایده سفرم به کشورت از سال قبلش، زمانی که در مکزیک سفر میکردم، شکل گرفت. در سال ۲۰۱۷ که برای کار به کنیا رفتم، با یک ایرانی آشنا شدم که سالها در آنجا زندگی کرده بود و هنوز هم از دوستان خوب من است. سرانجام در ماه مه ۲۰۱۸، فرصت سفر به ایران فراهم شد و تازه آن زمان درک کردم ایران چه کشور شگفتانگیزی است.

عکس ارسالی مارتا پانکو از بازار تجریش تهران
در ایران به چه شهرهایی سفر کردی؟
از تهران تا شیراز سفر کردم و در مسیر از شهرهای بسیاری گذشتم. قم، غار علیصدر، کاشان، کویر دشت کویر، اصفهان با پلهای زیبا و معماری شگفتانگیز، ورزنه، یزد و در نهایت شیراز و تختجمشید را دیدم. ایران سرزمینی غنی با تاریخ و فرهنگ دیرینه پارسی و آثار متعدد ثبتشده در یونسکو است. اما بیش از همه، مردم ایران مرا تحت تأثیر قرار دادند — مردمی بسیار مهربان و میهماننواز.
در درازای این سفر با بسیاری از مردم کشورت گفتوگو کردم و شبها تا دیروقت در خانه میزبانان چای نوشیدیم. آنها واقعاً صمیمیترین مردمی بودند که در سفرهایم دیدهام.
احساس میکردم در خانه هستم؛ سماورهایی که چای میجوشاندند، درختان و گلهای رز، من را به یاد کشور مولداوی و دوران کودکیام میانداخت. فرهنگ مهماننوازی ایرانی، و توتهای سفید که از درخت چیده میشد، مرا به خاطرات نشستن زیر درخت توت حیاط پدربزرگم برد. همه اینها باعث شد بفهمم چقدر ما، با وجود فاصلههای زیاد، بههم شبیه و متصل هستیم.
آیا خاطرهای خاص یا لحظهای شاد از آن سفر داری که هنوز در ذهنتان مانده باشد؟
یکی از خاطرات بهیادماندنی در پایان سفر، در شیراز بود. مادرِ دوست ایرانیام که در کشور کنیا با او آشنا شده بودم، ما را به خانهاش دعوت کرد. پسرعموهایش به دنبال ما آمدند و با خانوادهاش آشنا شدیم. مادرش غذای سنتی ایرانی پخت، روی زمین نشستیم، چای و شیرینی نوشیدیم. تجربهای بود که با هیچ پولی قابل خرید نیست — تجربهای از صمیمیت و آرامش روح. البته من یک یادگار هم از آن سفر آوردم: یک سماور ایرانی!

عکس ارسالی مارتا پانکو از مسجد نصیرالملک (مسجد صورتی) در شیراز
اجازه دارم بپرسم که این سفر چگونه شکل گرفت؟ آیا دعوت رسمی از سوی سازمان یا فردی فعال در کشاورزی یا زنبورداری داشتی؟ ( اگر دوست نداشتی پاسخ نده!)
نه مساله ای نیست. اما جوابت خیر هست، دقیقا تصمیم شخصی خودم بود برای کشف فرهنگ ایرانی. همه چیز از زمانی شروع شد که در مکزیک با یک عُمانی آشنا شدم. او به من گفت که ایران زیباترین مردم جهان را دارد! همین کافی بود تا تصمیم بگیرم روزی به کشور شما بیایم.
در طول سفر به ایران از چه مناطقی یا فعالیتهای کشاورزی و زنبورداری بازدید کردی؟
سفر به ایران در فصل بهار انجام شد و در برخی روزها باران میبارید — آغاز فصل کشاورزی بود. لالهها هنوز در شکوفه بودند و هرچه به جنوب کشورتان میرفتم، طبیعت سبزتر میشد. تنوع جغرافیایی ایران واقعاً شگفتانگیز است: کویر، زمینهای حاصلخیز، و کوهها. این کشور ظرفیت عظیمی برای تولید انواع محصولات دارد.
من عاشق بازدید از بازارهای محلی هستم، چون آنجا میتوان فهمید مواد غذایی اصلی مردم چیست، با مردم صحبت کرد و از طعم پسته، مغزها، گلمحمدی و میوههای خشک لذت برد.
ارتباط با ایران و فرصتهای آینده
آیا با شخصیتهای ایرانی در حوزه کشاورزی یا زنبورداری آشنایی داری یا کارهایشان را دنبال میکنی؟
متأسفانه خیر.
از نگاه شما چه فرصتهایی برای همکاری میان ایران و جامعه بینالمللی در زمینه زنبورداری و حفاظت از محیطزیست وجود دارد؟
من معتقدم زنبورداران سراسر جهان باید با یکدیگر همکاری کنند، بهویژه آنهایی که در مناطق مشابه با چالشها و فرصتهای مشترک زندگی میکنند. تبادل تجربه و گفتگو میتواند دانش، نوآوری و دیدگاههای تازهای به همراه داشته باشد.
چنین همکاریهایی موجب افزایش آگاهی، استفاده از منابع مشترک و تقویت قدرت چانهزنی برای رقابت بهتر میشود.
از جمله فرصتهای مشخص همکاری، ارتباط با مؤسسه تحقیقات زنبورداری چین است که در کنگره جهانی آپیمونیا ۲۰۲۵ نیز مورد اشاره قرار گرفت.

عکس ارسالی مارتا پانکو از باغ دولتآباد چهار منار - از باغهای قدیمی شهر یزد
اگر فرصتی دوباره برای سفر به ایران داشته باشی، دوست داری چه فعالیتهایی انجام بدهی یا از کدام مناطق بازدید کنی؟
اگر دوباره به ایران بیایم، دوست دارم در زندگی مردم محلی کشورت بیشتر غوطهور بشم، در کنار خانوادهها بمانم، به کشاورزان کمک کنم و از نزدیک با شیوه زندگیشان آشنا شوم.
از نظر منطقهای، به کاشان علاقهمندم — بهخاطر گلهای رز و عطر آنها در همهجا، رستورانهای کوچک و معماریاش و نزدیکی به کویر. اما شیراز را نیز بسیار دوست دارم؛ شهری پرجنبوجوش، فرهنگی و ادبی، پر از جوانان خلاق، فضاهای هنری، مردم خونگرم و بازارهای رنگارنگ، نزدیک به مکانهای تاریخی.
دیدگاههای گستردهتر
خب موافق باشی برگردیم به موضوع زنبورداری و کنگره اخیر آپیموندیا 2025. ارزیابیت از کنگره جهانی زنبورداری آپیمونیا در کپنهاگ چیه، هم از نظر مباحث علمی و هم از نظر شبکهسازی جهانی؟
حقیقتش این نخستین حضور من در کنگره آپیمونیا بود، اما قطعاً آخرین آن نخواهد بود. رویدادی بسیار بزرگ بود که همزمان نشستهای علمی، تخصصی و منطقهای متعددی برگزار میشد. در زمان استراحتها هم نمایشگاه پوسترهای علمی و رقابتهای نوآوری جریان داشت.
یکی از بخشهای بزرگ نمایشگاه به معرفی تجهیزات اختصاص داشت؛ غرفههایی از کشورهای مختلف که علاوه بر عسل، نوآوریها و فناوریهای جدید را نیز به نمایش میگذاشتند. 3 روز طول کشید تا همه را ببینم و با غرفهداران گفتوگو کنم.

عکس ارسالی مارتا از مرکز بلا سنتر (Bella Center) کپنهاگ دانمارک در کنگره آپیموندیا 2025
این رویداد فضایی فوقالعاده برای یادگیری، ارتباط و شبکهسازی بود. با افراد الهامبخش زیادی از میان زنبورداران، پژوهشگران و تولیدکنندگان آشنا شدم. همچنین، بازدیدهای میدانی از طرحهای زنبورداری شهری در کپنهاگ — مانند پروژه “Bybi” — بسیار جالب بود؛ الگویی از همکاری میان انسان، گیاه و حیوان.
علاوه بر این، هر شب گروهی از شرکتکنندگان در یک کافه محلی گردهم میآمدند، برای مسابقه اطلاعات عمومی یا صرفاً برای معاشرت و ادامه گفتوگو. در یکی از این شبها با زنبوردارانی از آلمان آشنا شدم و تمام شب درباره زنبورها صحبت کردیم.
عکس مارتا در غرفه اسلوونی در چهلونهمین کنگره بینالمللی زنبورداری آپیموندیا در دانمارک
من برنامه دارم در آپیمونیا بعدی در دبی شرکت کنم و امیدوارم تا آن زمان کتابم درباره «زنان و زنبورها» را منتشر کرده باشم — چرا که زنان، زنبورداران واقعی و «ملکه زنبورها»ی حقیقی هستند؛ انسانهایی لطیف و الهامبخش که در گوشهوکنار جهان با زنبورها کار میکنند و جوامع را میسازند.
به عنوان پرسش پایانی، به نظرت نقش رسانهها — بهویژه رسانههای تخصصی مانند تلویزیون اینترنتی کشاورزپلاس — در ارتقای آگاهی، پیوند میان جوامع و تقویت صدای ابتکارهایی همچون شما چه هست؟
رسانهها نقشی کلیدی در انتقال اطلاعات و تقویت انتشار اخبار مثبت دارند. در جهانی پر از سر و صدا و اطلاعات نادرست در شبکههای اجتماعی، وجود منابع معتبر و قابل اعتماد ضروری است.
من باور دارم مخاطبان رسانههای تخصصی، آگاهی دقیقتری از واقعیتها دارند و به اطلاعات مستند و منبعدار دسترسی پیدا میکنند. آنها با تولید محتوای متنوع و باکیفیت در حوزههای کشاورزی، زنبورداری و توسعه پایدار، رسانهها میتوانند الهامبخش دیگران باشند، ایدههای تازهای ایجاد کنند و زمینهساز همکاریهای جدید شوند.
رسانهای مانند «کشاورزپلاس» هم که از طریق ارتباطم با شما با آن آشنا شده ام، میتواند سهم مهمی در افزایش آگاهی درباره مسائل محلی، منطقهای و بینالمللی داشته باشد و میان جوامع از طریق همکاری میان گروهها، انجمنها، دانشگاهها و فرهنگها پیوند برقرار کند. در ضمن امیدوارم اخبار مرتبط با زنبورداری ایران را برای من ایمیل کنی تا در جریان تحولات زنبورداری کشور زیباتون قرار بگیرم. و البته در آپیموندیا 2025 دبی گفتگوی حضوری داشته باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید