تحلیلی بر انتصاب سرپرست جدید مرکز روابط عمومی وزارت اقتصاد و لزوم بازنگری در راهبرد اطلاعرسانی اقتصادی کشور
سکوت کافیست؛ حالا نوبت گفتوگوست!
جای خالی گفتمان رسانهای زنده، مؤثر و مسئولیتپذیر، بیش از هر جا در کشاورزی و صنایع غذایی خود را نشان داده است
در سالهای اخیر، فعالان بخش کشاورزی و صنایع غذایی با چالشهایی فراتر از تولید و بازار مواجه بودهاند؛ چالشهایی که ریشه آنها را باید در بیبرنامگی اطلاعرسانی و پاسخگویی دستگاههای اقتصادی کشور جستوجو کرد. از نرخگذاریهای مبهم و تصمیمات ناگهانی صادراتی، تا سکوت نهادهای مسئول در قبال مشکلات تأمین مالی و بانکی، آنچه بیش از همه مشهود بوده، غیبت صدای رسمی و منسجم از سوی متولیان اقتصادی کشور است. در این میان، انتصاب رضا لیاقتورز بهعنوان سرپرست جدید مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت اقتصاد، نقطه عطفی است که نمیتوان بهسادگی از کنار آن گذشت. چهرهای رسانهای با سابقهای درخشان در نهادهای کلان کشور، حالا در جایگاهی قرار گرفته که میتواند نقشه ارتباطی تازهای برای وزارت اقتصاد و دستگاههای زیرمجموعهاش طراحی کند؛ وزارتخانهای که بهطور مستقیم با سرنوشت کشاورزان، بازرگانان، کارخانههای صنایع غذایی و زنجیره تأمین کشور در ارتباط است. تحلیل پیش رو، نگاهی ژورنالیستی و تحلیلی به این انتصاب و فرصتهای پیشروی آن دارد؛ با تأکید بر لزوم بازنگری در راهبردهای اطلاعرسانی وزارت اقتصاد و آسیبشناسی سکوتهای پرهزینهای که در سالهای اخیر، بهویژه در حوزه کشاورزی، به بیاعتمادی دامن زده است. «کشاورزپلاس» بهعنوان رسانه تلویزیونی اینترنتی بخش کشاورزی، بر خود واجب میداند تا این تحولات را با دقت رصد کرده و صدای دغدغههای فعالان اقتصادی این حوزه باشد؛ چرا که اقتصاد کشاورزی، فقط مزرعه و بازار نیست—بلکه سیاست، شفافیت و صداقت ارتباطی هم هست.

علیرضا صفاخو- مدیر تلویزیون اینترنتی کشاورزپلاس:
در روزگاری که افکار عمومی و فعالان اقتصادی هر روز بیش از پیش خواهان شفافیت، پاسخگویی و ارتباط مؤثر با دستگاههای دولتی هستند، انتصاب رضا لیاقتورز به سرپرستی مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت امور اقتصادی و دارایی، فرصتی کمسابقه برای بازتعریف راهبردهای ارتباطی این وزارتخانه است.
وزارت اقتصاد، قلب تپنده سیاستگذاریهای مالی و اقتصادی کشور است؛ اما واقعیت این است که در سالهای گذشته این وزارتخانه در عرصه اطلاعرسانی، از ضربان جامعه و فضای عمومی جا مانده بود. جای خالی یک گفتمان رسانهای زنده، مؤثر و مسئولیتپذیر، بیش از هر جا در حوزههایی مانند کشاورزی و صنایع غذایی خود را نشان داده است؛ جایی که دستگاههای زیرمجموعه وزارت اقتصاد، در مواجهه با مسائل مردم، تولیدکنندگان و بازرگانان، بیشتر ساکت بودهاند تا شفاف.
سوابق رسانهای برای یک ماموریت سخت
رضا لیاقتورز با سابقهای نزدیک به 2 دهه در عرصه رسانه، روابط عمومی و مدیریت فرهنگی، گزینهای تجربهگرا برای شکستن این سکوت نهادی است. از صداوسیما تا شرکت ملی نفت، از شهرداری تهران تا سایپا، از روزنامه همشهری تا بانکهای توسعهای و صندوق توسعه ملی، او هم با منطق رسانه آشناست و هم با مختصات نهادهای دولتی. این ترکیب نادر، او را به چهرهای تبدیل کرده که میتواند ضمن شناخت اقتضائات دستگاههای اجرایی، زبان مردم و رسانه را نیز درک کند.
او حالا در جایی ایستاده که وظیفهاش فقط تنظیم بیانیهها و پاسخ به خبرنگاران نیست، بلکه باید به بازسازی «اعتماد عمومی» کمک کند؛ آنهم در دورهای که بازار بیثبات، تورم افسارگسیخته، نوسانات ارزی و مشکلات زنجیره تأمین، جامعه را به حساسترین نقطه از حیث انتظارات اقتصادی رسانده است.
نمونهای از ضعف پاسخگویی: ماجرای گندم و صادرات مرغ
بگذارید به برخی مصادیق اشاره کنم. در نیمه دوم سال ۱۴۰۲ خورشیدی، تنش رسانهای و اقتصادی بر سر قیمتگذاری و تأمین گندم، واکنشهای بسیاری را در پی داشت. کشاورزان در استانهای خوزستان، کردستان و گلستان نسبت به عدم پرداخت بهموقع بهای گندم تحویلی اعتراض کردند. این موضوع گرچه در حوزه مسئولیت مستقیم وزارت جهاد کشاورزی بود، اما نقش تعیینکننده سیاستهای بانکی و بودجهای وزارت اقتصاد در این روند غیرقابل انکار بود. سکوت و تعارفهای بیمحتوا از سوی روابط عمومیهای مربوطه، باعث شد فضا به نفع شایعات و بیاعتمادی پیش برود.
مثال دیگر، ماجرای صادرات مرغ در بهار ۱۴۰۳ بود. در حالیکه قیمت مرغ در بازار داخلی رو به افزایش بود، مجوز صادرات ناگهانی صادر شد؛ تصمیمی که طبق گزارشها، پشت درهای بستهای بین گمرک، بانک مرکزی و وزارت جهاد کشاورزی گرفته شد. هیچیک از روابط عمومیهای این نهادها توضیح قانعکنندهای ارائه نکردند و تنها پس از فشار رسانهها، پاسخهایی پراکنده و غالباً ناقص منتشر شد.
در هر دو مورد، آنچه قربانی شد نه فقط تصویر دولت، بلکه اعتماد فعالان اقتصادی و مصرفکنندگان بود. روابط عمومیها به جای مدیریت بحران، صرفاً به تکرار عبارات کلیشهای بسنده کردند.
وظیفه امروز: بازنگری راهبرد اطلاعرسانی
انتصاب لیاقتورز میتواند نقطه شروع یک تحول باشد، بهشرط آنکه با بازنگری در سیاستهای اطلاعرسانی فعلی همراه شود. راهبردهایی که تا امروز بیشتر مبتنی بر سکوت، واکنش دیرهنگام، عدم دسترسی رسانهها و فقدان روایت رسمی و منسجم از اقدامات بودهاند.
وزارت اقتصاد باید بپذیرد که اطلاعرسانی، نه «پیوست تبلیغاتی»، بلکه جزئی از فرآیند سیاستگذاری است. فعالان اقتصادی – بهویژه در حوزههایی چون صادرات محصولات کشاورزی، واردات نهادههای دامی، تنظیم بازار و تخصیص منابع بانکی – نیازمند دسترسی سریع، دقیق و شفاف به اطلاعات و روندها هستند. در غیر اینصورت، بازار دستخوش شایعات و بیاعتمادی خواهد شد.
سخن پایانی: از رسانهگریزی به رسانهورزی
امروز که اقتصاد کشور در میدان سخت اعتمادسازی و شفافیت ایستاده، وزارت اقتصاد نیاز به روابط عمومیای دارد که نه صرفاً «پاسخگو»، بلکه «پیشرو» باشد؛ نه فقط در مواجهه با بحران، بلکه در مدیریت روایتها و گفتوگو با جامعه.
رضا لیاقتورز، با کارنامهای پر از تجربه رسانهای، حالا فرصت دارد تا نهاد اطلاعرسانی اقتصادی کشور را از سکوت خارج کند. این آغاز، اگر با جسارت و اصلاح ساختارهای کهنه همراه شود، میتواند یکی از نقاط عطف دوره جدید وزارت اقتصاد باشد.
خبر مرتبط:
روابط عمومی اقتصاد به دست یک چهره رسانهای باسابقه سپرده شد
دیدگاه تان را بنویسید